سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انجمن محرمانه

مقاومت همچنان ادامه دارد....

ما نباید فریب رسانه ها و هیاهوی قدرتها را بخوریم چرا که به تعبیر مقام معظم رهبری اینها از درون پوسیده ا ند واز اول هم اینها پوسیده بودند .در واقع لانه عنکبوت هستند....
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، دکتر منصوری لاریجانی اندیشمند، محقق ونویسنده، به مناسبت هفته دفاع مقدس در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله به سخنرانی پرداختند که مشروح سخنرانی دکتر منصوری در پی می‌‌آید:


در آستانه هفته دفاع مقدس یاد همه شهیدان را گرامی می داریم وبه روح پاک آنها درود می فرستیم .شاعر چه خوش می سراید که
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
نا خوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

همه من وشما خلق شده ایم تا نقشی از کارگاه هستی نمایان کنیم .همه موجودات عالم حامل معانی هستند .باید صورت این معانی را نمایان کرد.
در کارگاه هستی با معرفت گذر کن
تا پرده ها برافتداز صورت معانی 

بزگترین موجودی که اسرار الهی را در درون خودش دارد انسان است .پس انسان باید نقش خودش را کشف کند وشهدا آدمهایی هستند که نقش خود را کشف کرده اند .و شهید از آنجا که بر وزن فعیل است مبالغه در شهود است .یعنی شهدا نمی گویند خدا کو بلکه می گویند هو الله وهو الهو.واین تفسیر جمله زیبای امام راحل است که می گوید شهید نظر می کند به وجه الله. 

بنده یک کتابی به نام دستاوردهای دفاع مقدس دارم که بنیاد حفظ آثار آن را به چاپ رسانده است.در این کتاب از دستاوردهای داخلی ودستاوردهای بین‌المللی دفاع مقدس مطالبی را آورده ام.اکنون به چند نمونه از این دستاوردها که هنوز هم جامعه از آن بهره مند است اشاره می کنم.

دستاورد مهم دفاع مقدس

یکی از دستاوردهای مهم دفاع مقدس احیای فرهنگ ایثار ومقاومت است. واژه مقاومت رابه وفور در قرآن وروایات می بینیم . تعریفی که همه مفسرین از مقاومت دارند عبارت است از تجلی ایمان به خدا در اراده انسان.ایمان اگر در انسان تجلی کند مقاوم می‌شود.

«مصداق ولا تهنو ولا تحزنو وانتم العلاء والله معکم» می شود. پس وقتی از مقاومت نام می بریم اصالت این مقاومت در یاری خداوند متعال است که به ارده او در بندگان پاکش تجلی می یابد.اگر خداوند اراده کند تا قومی را پیروز کند چه کسی می تواند او را ذلیل کند.همینطور اگر خداوند اراده کند قومی را ذلیل کندکیست که او را عزیز کند. به عبارتی همه ذلت وعزت به دست خداوند متعال است.

توجه به خدا جوهر مقاومت

عزیزانی که در جبهه های هشت سال دفاع مقدس حضور داشتند می دانند که آنقدر دشمن علیه ما تبلیغ می کرد که نسبت تبلیغات ما با دشمن قابل مقایسه نبود.اما آن چیزی که جان مایه مقاومت رزمندگان بود وبه آنها روحیه می داد همانا توجه واتصال قلبی آنها به حضرت حق تعالی بوده است. این خیلی مهم است وهر چیزی که موجب کمرنگی این مهم شود در واقع جوهر مقاومت را از ما گرفته است.

باید توجه داشت زمانی خداوند ایمان را در قلب ما متجلی خواهد کرد که غیری را در وجود ما نبیند.این زهدی که عرفا وعلمای اخلاق ما می گویند مراد همین است، یعنی انسان هیچ گونه تعلق چه ظاهری وچه باطنی به جز خداوند نداشته باشد.چه زیبا شاعر گفته که
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
هرآنچه رنگ تعلق پذیرد آگاه است

ولذا امام صادق (ع) می فرماید«حراما علی قلوبکم ان تعرف حلاوه الیمان حتی تزهد فی الدنیا»بر دلهای شما چشیدن حلاوت ایمان حرام است مگر اینکه نسبت به دنیا زاهد شوید. لذا ثروت وشهرت ومکنت دشمن ایمان هستند وهر چه اینها بیشتر شود ایمان کمتر می شود.پس باید متوجه باشیم که دشمن جوهر مقاومت ما، درونی است.

در عملیاتهای دفاع مقدس هم هر چه تعلقات به غیر خداوند کم می‌شد، مقاومت، سلحشوری، پایداری وهیجان روحی وقلبی در رزمندگان ما بیشترمی‌شد و به چیزی غیر از خداوند فکر نمی شد.

بنابراین اگر امروز از اقتصاد مقاومتی حرف می زنیم باید از سیاست ومدیریت واخلاق مقاومتی هم حرف بزنیم.مقاومت به معنای ریاضت نیست بلکه به رویش ایمان در قلب معتقد بالله است.هرچه ایمان بیشتر باشد «فاستقم کما امرت»استقامت بیشتر می‌شود.مولا علی( ع) می فرمایند ما در جنگهائیکه که با رسول خدا شرکت داشتیم ایشان ذکری را به ما یادآور می شدندکه مضمون آن چنین بود «یا هو یا من لا اله الا هو».وقتی ما این ذکر را می گفتیم مثل این بود که از زمین کنده می شدیم و این ما نبودیم که شمشیر می زدیم.همین مصداق در دفاع مقدس هم متبلور بود.ما این جوهر را که بزرگترین دستاورد دفاع مقدس است نباید از دست بدهیم.

اگر امروز دشمن در اطراف ما چنگ ودندان نشان می دهد ولی جرات نمی کند که پا در حریم ما بگذارد به خاطر این است که آزموده را دیگر نمی آزماید.اگر جنگ را مشت ودرفش فرض کنیم واقعا مبالغه نکرده ایم .

امروز فرهنگ دفاع مقدس وعنصر مقاومت در همه تئوریهایی که پیرامون جنگ چه پارتیزانی وچه غیر پارتیزانی وجود دارد به عنوان اولین مقوله ای است که مورد مطالعه قرار می گیرد.حتی در کشورهایی که خیلی به ما دور هستند مثل نیوزیلند در آنجا رساله دکتری در حوزه دفاع مقدس ایران نوشته شده است.این در حالی است که نه به لحاظ اعتقادی ونه به لحاظ سیاسی ارتباطی بین ما وجود ندارد واین خیلی حیرت انگیز است.

ضرورت حفظ عنصر مقاومت در حوزه سیاسی

بنابراین امروز نباید ارزیابی ما از مقاومت این باشد که مثلا ما چند وجب خاک گرفتیم و چقدر اسلحه ومهمات به غنیمت گرفته یاچقدر اسیر گرفتیم .مهم تبلور اراده ما در تاریخ است که ماندگار شده است ودر حالی که بیش از دو دهه از زمان جنگ گذشته است مقاومت ما همچنان مورد توجه است.این عنصر باید در حوزه فرهنگی وسیاسی وسایر حوزه های دیگر حفظ بشود.وهویت جامعه ما بر عنصر مقاومت تعریف شود.باید توجه داشت که اگر این خلعت را از تن به در آوریم ذلیل خواهیم شد.

علت اینک ما هشت سال دفاع مقدس را پاسداری می کنیم واز خون شهدا پاسداری می کنیم وهمواره خویش را مدیون وبدهکار آنان می دانیم برای این است که آنها خلعت عزت را به تن ما پوشانیدند.

یکی دیگر از دستاوردهای بین المللی هشت سال دفاع مقدس این بود که هیمنه ابر قدرتهای استکباری را فرو ریختیم. همه می دانیم که تا جنگ جهانی دوم ، جهان چند قطبی بیشتر دست اروپایی ها بود.ولی بعد از جنگ جهانی دوم کاملا دو قطبی شد یعنی اتحاد جماهیر شوروی در یک طرف وایالات متحده امریکا در طرف دیگر قرار داشت وکشورهای اروپایی به حاشیه رفتند.با ظهور انقلاب اسلامی، ایران که دکترینش شعار نه شرقی ونه غربی بود به عنوان یک قدرت سوم در دنیا مطرح شد.پس دو بلوک قدرتمند دنیا تمام توان خودشان را به کار گرفتند تا از این قدرت جلوگیری کنند و در نهایت نیز علت العلل حمله صدام به کشور ما همین بودتا بلکه بتوانند هرچه زودتربه این وسیله بساط انقلاب اسلامی را بر چینند.

بعد از فروپاشی شوروی جهان دو قطبی به تک قطبی تبدیل شد وآمریکا مدعی کدخدایی بر جهان شد که هنوز هم خودش را کدخدا می داند.بعد از تک قطبی شدن جهان بیشتر تشویق شد تا با جمهوری اسلامی در افتد.

الان ما به اسنادی برخوردها یم که در سال 1991تجاوز صدام به کویت نقشه خود امریکائیها بوده است که هم به یک معنا جبهه جدیدی گشوده وپای ایران را به میان بکشندوهم توان دفاعی عظیم وگسترده ایی را که برای صدام مهیا کرده بودند را از بین ببرند. 

رابطه امریکا وتروریستها در جهان

البته درایت مقام معظم رهبری ومسئولین ما باعث شد پای ما وارد این معرکه نشود.ولی امریکا بعد ازاین عکس‌العمل ایران شروع به تکثیر کردن القاعده وتروریستها کرد وبه آنها میدان داد. به گونه‌ای که هرکجای عالم «دی.ان.ای» تروریستها را آزمایش کنید از نطفه امریکایی است.در جایی که لازم ببیند از آنها استفاده می کند وتاریخ مصرفش که تمام شود آنها را طرد می کند. 

ملا عمر رهبر طالبان کتابی را چاپ ومنتشر کرده است.ودر این کتاب آورده که در حیرتم امریکا خودش به ما امکانات داد وما را آموزش وتربیت کرد ولی حالا مارا طرد می کندوتوی سر ماهم می زند.

بنابراین باید هندسه مقاومت را که جمهوری اسلامی ترسیم کرده حفظ کنیم وبا دقت روی فرامین مقام معظم رهبری مبنی بر گسترش خط مقاومت در منطقه و،در جهان ضربه پذیری خویش را کمتر کنیم ،چرا که دراین صورت ضربه زدن ما به دشمن افزایش پیدا می کند.تا به حال آنچه به ذهن ما متبادر می شد این بود که خط مقاومت بیشتر لبنان است.ولی همگان شاهد بودند که این خط در سوریه هم مستحکم تر خودش را نشان داد.الان شعاع مقاومت ما از مرزهای منطقه هم فراتررفته وبه اروپا (فرانسه)کشیده شده است .

ما نباید فریب رسانه ها و هیاهوی قدرتها را بخوریم چرا که به تعبیر مقام معظم رهبری اینها از درون پوسیده ا ند واز اول هم اینها پوسیده بودند .در واقع لانه عنکبوت هستند.
مولا امیرالمومنین در جنگ صفین به رزمندگانش فرمود «وماتوفیقی الا بالله ومن یتوکل علی الله فهو حسبه» یا کفیل را سپر خودتان قرار بدهیدویا وکیل را شمشیر خود قرار دهید که در همه صحنه ها خداوند با شماست.در قرةآن کریم 83 آیه داریم که خداوند به پیامبر می گوید این جنگهایی که تو کردی ما چگونه ملائکه را فرستادیم و یاور شما بودند وهم از درون وهم از بیرون از طرف شما می جنگیدند.

اخیرا یک نظریه پرداز غربی گفته است ما جنگهای غیر نظامیا(جنگ نرم)راباید از قرآن یاد بگیریم .بنابراین راهبرد جنگ نرم را قرآن مادارد ومقام معظم رهبری هم بسیار روی آن تاکید دارند وهمه اینها در حوزه فرهنگی تعبیر می شود.

با همه موفقیتهایی که داشته ایم ضریب آسیب پذیری ما در حوزه فرهنگ بسیار بالاست.اگر خدای ناکرده ما دراین حوزه شکست بخوریم همه افتخارات گذشته وآینده را از دست خواهیم داد. من گاهی دلم برای بعضی از نشریات خصوصا نشریه مظلوم یالثارات می سوزد که یک تنه در حوزه فرهنگ تلاش می کند.

عزت وذلت ما در حوزه فرهنگ تعریف می شود ،اگر همه دنیا به ما به به وچه چه بگویند اما ارزشهای ما در حوزه فرهنگ لگد مال شود به تعبیر قرآن کریم ما هیچ اعتباری در نزد شهدا وائمه وبالاتر از آن خداوند نخواهیم داشت.

پرسش وپاسخ

*آیا اقتصاد مقاومتی فقط مربوط به اقشار طبقه پایین جامعه است؟ چرا که بعضا در رفتار وکردار مسئولین عکس این موضوع بیشتر مصداق وعینیت دارد؟ 
اقتصاد مقاوتی حفظ جوهر مقاومت است.مقام معظم رهبری در چند سال پیش اشرافی گری مسئولان، اسراف وبریز وبپاش رفاه زدگی ودنیا طلبی را نهی کردند ونسبت به آن هشدار دادند.ولی متاسفانه در جامعه به وفور وجود دارد. بنده خودم در مقالات و نوشته هایم بارها گفته ام که مجلس باید راهکار اقتصاد مقاومتی را تبیین کند .مجلس باید یک خط قرمز اقتصادی تعیین کند که مثلاً یک ایرانی تا چه حد می تواند ثروت داشته باشد و مابقی آن به تولید برسد. 

متاسفانه ثروت ما به تولید اختصاص ندارد چند وقت پیش که تلویزیون تماشا می کردم شرکت سایپا را نشان می داد که چندین میلیارد پول را خرج خرید ملک کرده بودند ، چرا باید چنین باشد؟ یا 50درصد اراضی کشاورزی شمال کشور به ویلا سازی اختصاص یافته است! این خود به تولیدو کشاورزی خسارت می زند . ما که نمی توانیم به جای کشت برنج ویلا کشت کنیم .آنهایی که دامن زهد را گرفته اند بیچاره نیستند .بیچاره کسانی هستند که سکر قدرت سکر شهوت وسکر ثروت آنها را دیوانه کرده است.

*به نظر شما قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی در شرایط امروزچیست؟
قدرت بازدارندگی ما همان فرهنگ مقاومت است.البته از نظر دفاعی شرایط کشور در رتبه بالایی است ولی باید توجه داشته باشیم که اینها ابزار است .پس باید فرهنگ مقاومت حفظ شود .حضرت امیر وقتی حکمیت را جاری کردند متوجه شدند که عده ای شمشیر ها را می اندازند و عده ای غلاف می کنند به آنها فرمود شما را چه شده است!؟

اگر روحیه مقاومت برود دیگر شمشیر هم جواب نمی دهد.متاسفانه فرهنگ مقاومت ما متولی ندارد واین خوبیت ندارد.به عنوان نمونه الان بحث عفاف وحجاب لچک وچادر نیست جبهه ایی سیاسی است که روبروی ما گشوده شده است که یکی از خطرناک ترین جبهه هاست.

*آیا داعش قدرت تهاجم به خاک ایران را دارد؟
داعش یک تفکر واندیشه است وچه بسا ممکن است که همین اندیشه به عنوان یک نطفه به مجموعه ما بیایید وما داعشی شویم. این نفکر را باید شناخت والا3000داعشی به عراق رفتند و4تااز استانهای ا ین کشور راتصرف کردند. آیا بواقع این از قدرت آنهاست؟. در حالی که ماهشت سال جنگیدیم ولی نتوانستیم بصره را بگیریم . این تفکری است که به سرعت گسترش یافته است وچه بسا اگر فرهنگ مقاومت را نهادینه نکنیم دامن ما را هم بگیرد وداعشی ها سر از تن ما جدا کنند.

افشای آمار مخاطبان رسانه های مخالف دولت

معاون اول رئیس جمهور با بیان این‌که دولت باید مراقب باشد که اسیر حاشیه سازی برخی رسانه ها قرار نگیرد گفت: برخی رسانه های مخالف دولت تاثیری بر افکار مردم ندارند. آنها در زمان انتخابات فقط ده درصد مردم را به سمت خود کشاندند.
به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری در سخنرانی خود در نهمین نشست شورای هماهنگی روئسای مراکز و روابط عمومی دستگاه های اجرایی با اشاره به این‌که باید برخورد مناسب و معقول با رسانه هایی که به دنبال آزار دولت هستند داشت افزود: افکار عمومی مهمترین قدرتی است که موفقیت یا عدم موفقیت نظام اداری و اجرایی را ساماندهی می‌کند.
وی در ادامه اظهار کرد: ما اگر از جهت‌گیری افکار عمومی غفلت کنیم،‌افکار عمومی از تلاش های ما برداشت دیگری می‌کند. بدون حضور در افکار عمومی دولت نمی تواند موفق باشد.
معاون اول رئیس جمهور در ادامه با اشاره به این‌که روابط عمومی ها پل ارتباطی دولت با افکار عمومی هستند خاطر نشان کرد : دولت در دو سطح گفتمانی و اجرایی با افکار عمومی مواجه است. اکنون یک سال پس از اقبال مردم به گفتمان اعتدال باید این گفتمان در دستگاه های اجرایی تبیین و اجرا شود. در واقع وظایف روابط عمومی ها از همین جا آغاز می‌شود. گفتمان دولت جای خود را در جامعه باز کرده و باید این گفتمان در دستگاههای اجرایی تثبیت و اجرا شود. روابط عمومی ها باید بتوانند گفتمان دولت را در همه دستگاه‌ها تثبیت کرده و آن را در افکار عمومی ارتقاء بخشند.
جهانگیری به روابط عمومی ها توصیه کرد که با نخبگان و گروه های مرجع جامعه ارتباط برقرار کنند و خاطر نشان کرد : نخبگان شکل‌دهنده افکار عمومی هستند و روابط عمومی ها باید با آنها و همچنین جامعه ارتباط موثری برقرار کنند.
وی با اشاره به این‌که مفهوم اعتدال به معنای انفعال و بی توجهی به خواست و رای مردم نیست گفت: تدبیر ویژگی این دولت است که اساس آن قانونگرایی است و لازمه تدبیر داشتن دولت توانمند و قانونگرا است. روابط عمومی ها باید حس دولتداری را در مردم به وجود بیاورند.
جهانگیری همچنین با اشاره به این‌که دولت به دنبال زیاده خواهی نیست اظهار کرد: دولت متکی به قانون اساسی است و فراتر از قانون اساسی اختیاراتی را نمی خواهد اما دولت توانمند به معنای وجود یک نظام توانمند است.
وی همچنین اظهار کرد: امید،‌ موتور محرکه دولت برای پاسخگویی به نیازهای جامعه است ما اگر بتوانیم از امید به وجود آمده در جامعه پاسداری کنیم می توانیم نیازهای جامعه را برآورده کنیم. یکی از اقدامات خوب رئیس جمهور در ماه رمضان این بود که وی جلسات متعددی با گروه های مختلف داشت که این الگو باید توسط دستگاه های دولت اجرایی شود تا ارتباطات مناسبی میان گروه های موثر در جامعه شکل بگیرد.
وی در ادامه با بیان این‌که برخی رسانه ها به دنبال وارد کردن دولت به حاشیه هستند تا دولت را از خدمت رسانی به مردم دور کنند خاطر نشان کرد : ما نباید وارد حاشیه ها شویم زیرا مردم به ما امید بستند و ما باید خواست مردم و رهبری مبنی بر خدمت را دنبال کنیم. ما به دنبال اطلاع رسانی دقیق و شفاف هستیم، زیرا اطلاع رسانی را حق مردم می دانیم، اما به دنبال افشاگری نیستیم. دولت از نقد استقبال می‌کند در حال حاضر سهم رسانه های مخالف دولت از رسانه‌های حامی دولت بیشتر است و ما به این افتخار می کنیم اما به ضعف دستگاه‌های اطلاع رسانی خود افتخار نمی کنیم. قانون ما را موظف کرده تا حقوق شهروندان را رعایت کنیم که یکی از این حقوق ، حق دانستن است. در این راستا باید روابط عمومی ها باید یک الگوی اطلاع رسانی و ارتباطی دقیق را تبیین کنند.

تشکیل یگان ویژه ضد داعش در کویت

یک منبع دولتی در کویت اعلام کرد که مسئولان این کشور تصمیم گرفته‌اند یگانی برای پیگرد و بازداشت اعضای داعش در کشورشان تشکیل دهند که این یگان متشکل از 80 مامور از دو بخش امنیت کشور و تحقیقات جنایی است.

به گزارش ایسنا، این منبع در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط تاکید کرد که اوضاع در داخل کویت تحت کنترل است و دستگاه امنیتی با کفایت و شایستگی بسیار فعالیت می‌کند.

وی خاطرنشان کرد که یگان مذکور عملا فعالیت خود را با 40 گشت غیرنظامی آغاز کرده است که در هر گشت دو نیرو حضور دارد و این خودروها در مناطق مختلف کویت آمد و شد می‌کنند و فعالیت حامیان گروه تروریستی داعش را زیر نظر می‌گیرند.

این منبع اظهار داشت: فعالیت یگان مذکور همزمان با فعالیت دیگر یگان‌های وابسته به بخش‌های تحقیقات کیفری و امنیت کشور است که ماموریت آنها زیر نظر داشتن تمامی تماس‌ها و پست‌های الکترونی است.

این منبع افزود: از این یگان خواسته شده است تا به صورت روزانه فعالیت دست کم 60 تن که به داعش نزدیک هستند را زیر نظر بگیرد.

وی عنوان داشت: کسانی که پرونده آنها به دادستانی ارجاع داده شده،‌ سابقه فعالیت‌های "جهادی" یا جنگ در عراق و سوریه را ندارند،‌ بلکه تنها با ارسال دارو و اختصاص پول با داعش همبستگی کرده‌اند. بانک مرکزی نیز تدابیر شدید امنیتی برای نقل و انتقالات پولی که مشخص نیست به کجا انتقال می‌یابد و در چه‌ زمینه‌هایی خرج می‌شود، اتخاذ کرده است.

از مدیریت کل گمرک‌ کویت نیز خواسته شده تا درخصوص تمامی واردات‌ و محموله‌ها به کویت به ویژه از کشورهایی که داعش در آنها حضور دارند، دقت لازم را صرف کند. این نگرانی وجود دارد که اعضای داعش در این محموله‌ها پنهان شده باشند یا این که مواد منفجره‌ در میان این محموله‌ها کار گذاشته شده باشد که از آنها برای اقدامات تروریستی در کویت استفاده شود.


مجوز امر به معروف و تذکر لسانی ما قرآن است

طبق فرمایش امیرالمومنین در نهج البلاغه، امر به معروف در مقایسه با مجموعه کارهای خوب که در شمار آنها هم جهاد، خمس، زکات، روزه، نماز... قرار دارد، افضل است.
امر به معروف در مقایسه با این ها، در آسمان است و بقیه در زمین، مثل آب دهان است در مقابل دریا.

با این تعبیری که امیرالمومنین فرمودند بزرگترین عبادت امر به معروف است. اگر می خواهید به درجات بالای ایمانی برسید لازم نیست کار خاصی انجام دهید، فقط امربه معروف کنید.

امر به معروف با این فرمایشی که امیرالمومنین فرموده اند شما را به درجات بالای ایمانی می رساند. وقتی ما این چنین جایگاهی را برای امر به معروف می شناسیم و می دانیم هر نمونه امر به معروف که انجام می دهیم مسلما رضایت حضرت صاحب پشت سر آن است . هر دانه به دانه امر به معروف که انجام می دهیم حتما رضایت حضرت وجود دارد اما نمی دانیم آن نمازی که می خوانیم یا روزه و سایر عباداتی که انجام می دهیم مورد رضایت ایشان است یا نه؟

اما دانه به دانه امر به معروف که می کنیم، رضایت و نظر خیر آن حضرت وجود دارد و ما در هر حال و روحیه ی خود آن را می بینیم.

اگر یک صبحی برای امر به معروف راه بیفتید وقتی برمی گردید از درون احساس سبک بالی و نشاط و شادمانی می کنید در حالی که وقتی نماز می خوانید این شادمانی را احساس نمی کنید پس معلوم می شود هنگام امربه معروف حضرت صاحب راضی اند و خیلی هم راضی چون جمعی از پیروان و دوستداران ایشان مشغول به کاری اند که ایشان دوست دارند.

و این رضایت را ما در حال و نفس و روح خود می بینیم.

مثلا کسی می رود سجده و 50 بار لااله الا انت می گوید، خیلی خوب است و خیلی کار ساز ، آن هم مقبول است ولی امر به معروف کارساز تر است.

و این که جرأت پیدا کنیم و امر به معروف کنیم این جرأت از ایمان سرچشمه می گیرد. در حدیثی آمده از مومنی که ایمان ندارد تعجب می کنم . یعنی چه مومنی که ایمان ندارد؟ یعنی کسی که امر به معروف نمی کند.

امر به معروف در دل انسان ایمان می کارد و ای کار خیلی سریع اتفاق می افتد و آن ذکر لااله الا انت این قدر به سرعت در دل انسان ایمان نمی کارد، نمازی که می خوانیم این قدر ایمان در دلم نمی کارد که امر به معروف می کند و رشد می دهد.

نمی دانم شاید این راهی است که خدا برای شما امر به معروف کنندگان باز کرده در این راه از خدا و امام زمان کمک و استغاثه بخواهید که این توفیق را تا پایان عمر از شما نگیرد.

همین که حضرت صاحب از ما راضی باشد کافی است زیرا ممکن است ما در زمان ظهور باشیم اما بهره ای نبرده باشیم و یک انسان معمولی باشیم در میان سایر انسان ها در آن زمان، به چه دردی می خورد اما می توانیم الان در زمان غیبت کاری کنیم که رضایت ایشان را به دست آورده باشیم که این برای ما کافی است حتی اگر زمان ظهور را درک نکنیم. 

ثمره یک عمر پاکدامنی اولیای بزرگ الهی یک لبخند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است ولی شما می توانید هر روز لبخند رضایت حضرت را ببینید.

این که می گویند مسئولین همراه نیستند، نباشند، می خواهند حمایت بکنند یا نکنند و یا حتی مانع ایجاد کنند.

شما بکوشید جمعیتتان را افزایش دهید و لو یک نفر اضافه شود و حتی یک بار امر به معروف کند، این خیلی خوب است.

از خداوند بخواهید که جمعتان را حفظ کند و این توفیق را از شما نگیرد و بگویید خدایا ما کاری نکردیم و همه اش را تو کرده ای، و اگر جرأتی کردیم و خطری کردیم قوتش را تو داده ای و این مرحمت الهی را شکر کنید.

اگر کسی بر اساس ایمانش بر سر این کار آمده باشد هیچ حادثه ای و هیچ شرایطی نمی تواند ایمان را از او بگیرد و بنابراین هیچ وقت کارش ترک نمی شود.

هر مقدار که می توانید امر به معروف کنید مثلا اگر فقط یک روز وقت دارید آن روز را به امر به معروف اختصاص دهید.

جمعیتتان را حفظ کنید و پیگیر باشید و این کار به از خود گذشتگی نیاز دارد ولی آن چیزی که به دست می آورید آن قدر ارزشمند است که ارزش از خود گذشتگی و وقت گذاشتن را دارد.

برای خودتان برکات امر به معروف را پیدا کنید.

مجوز امر به معروف و تذکر لسانی ما قرآن است.

اگر منکرات بزرگ اجتماعی انجام می شود آن را به رسانه ها بکشانید و آگاه سازی کنید، این قدم اول است و یا یک جمعیتی درست کنید علیه آن منکری که در حال انجام است تا آن قائله بهم بخورد. 


بانگ« انصار» خوابها را آشفت

این روز ها بانگ«انصار آمد» خواب عده ای را برآشفته.
کسانی عامدانه خود را به خواب زده و برای خواب کردن مومنان لالائی سکولاری می‌خوانند، چنانچه به وفور مشاهده می‌کنید . از دیگر سو با اظهارات روحانی در سفر مشهد ،‌حباب خوش رنگ و لعاب اعتدال در ساحت فرهنگ ترکید که باید از قضا این اتفاق را به فال نیک گرفت و بصیرت افزایی کرد و آن‌گاه همتی ، حرکتی ....

بحث مستوفا در شرح ماهیت و خطر سکولاریزه کردن اسلام در همین صفحه و همین صحیفه گذشت.(یالثارات 19شهریور) دراین نوشتار پس از ذکر چند نکته مقدماتی، مسئله این خواهد بود که چگونه «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد»؟

شاه ‌معدوم مدعی بود می‌خواهم جامعه را به تمدن بزرگ برسانم و پس از کثافت کاری و فجایع وصف ناپذیر جشن‌های دوهزار و پانصدساله شاهنشاهی - جشن‌هایی که برای نمونه یک زن و مرد عریان در جلوی چشمان مدعوان داخلی و خارجی کاری ‌کردند که فقط خوک های کثیف در طویله خود می‌کنند . نام این فضایح شد جشن فرهنگ و هنر در شیراز- زان پس شاه گفت اکنون به دروازه‌تمدن بزرگ رسیده ایم و باید تاریخ هجری اسلامی را هم تاریخ گبری شاهنشاهی کنیم و کرد آن چه کرد!

البته همّت و غیرت امام و انقلابیون حزب الله ، درست و حسابی از خجالت شاهنشاه و تمدن بزرگش در آمد و شاه و تمدن بزرگش را به جهنم تاریخ فرستاد.

پس از انقلاب و با بند شدن دست خاتمی به دم گاو قدرت ، این بیچاره نیز مدعی شد می‌خواهم ایران را «جامعه مدنی» کنم . پس از آن که گند ملاقات خاتمی و سوروس درآمد و بر ملا شد که جامعه مدنی چیزی جز نسخه القایی جرج سوروس یهودی صهیونیست برای سرنگونی نظام و بر اندازی اسلام از این سرزمین نیست، خاتمی با پررویی مدعی شد منظور من از جامعه مدنی، مدینه النبی بود! و اگر نبود درایت رهبری معظم و دفع فتنه در مدیریت توطئه صهیونیستی ،‌اکنون ایران به لحاظ اقتصادی و سیاسی تیول و ملک طلق صهیونیست ها شده‌بود و به لحاظ فرهنگی نیز آبریزگاه خوکان کثیف و فاسد عربی و غربی!

خاتمی سالیانی پس از کنده شدن از قدرت غصبی ، با حماقت سردمداری و شرکت در طراحی فتنه88 به جنگ و بر اندازی علنی روی آورد و پس از شکست و ناکامی به موجودی مفلوک و سرخورده و منزوی مبدّل شد.

حالا با این سوابق مشعشع خاتمی شرم‌زده و درهم‌شکسته، وزیر ارشاد زیر تابلوی اعتدال اعلام می‌کند ما در دوره وزارت بر ارشاد از تجربیات خاتمی استفاده می‌کنیم. رئیس او هم در نطق مشهد ، ناخواسته پرده از چهره فرهنگ اعتدال پس می‌زند.

اسلام رحمانی حضرات هم چیزی است در همین مایه ها و دکّانی تقلبی رو در روی اسلام ناب محمدی که امام(ره) منادی آن بود و بنیه عزت و عظمت آن، اسلام آمریکایی را از صحنه ایران منکوب و متواری ساخت و چندی‌است می‌رود تا در جای جای جهان اسلام به ثمر بنشیند. از اسلام ناب خمینی (ره)، حکم اعدام سلمان رشدی و ارتداد ملی- مذهبی های قرآن‌ستیز بیرون آمد.

از اسلام رحمانی آقایان جز لب و لوچه ای آویزان و نفی انجام امر و نهی واجب الهی و غیرت و حجاب و پاکدامنی و دریوزگی دشمنان خدا ،‌کار دیگری ساخته است؟ اسلام عقیم و بی صلابت و شدیداً سکولاریزه شده و اباحه گرا جز این است ؟! چه اسلامی؟! چه رحمانی؟! چه کشکی؟!

حضرت امام‌المسلمین؛ مقام ولایت و پس از آن خبرگان بصیر امت در چند نوبت هشدارهای لازم را داده اند و حتی اظهار نگرانی مکرر داشته‌اند- شکرالله مساعیهم. 
اگر احیاناً هنوز رزمنده‌ای باشد و منتظر بماند تا دشمن با نام و نشان از مرزها تهاجم کند وبعد ‌برود دفاع کند،‌ول معطّل است!

دشمن دیری است از درون تهاجم کرده و منتظر است زهر اباطیلی که اشاره شد در جان جوانان و پیکره توانمند انقلاب اثر کند و نظاره گر فروپاشی از درون باشد!

کجاست نواب صفوی که با دشمن شناسی عمیق و غیرت علوی از سکولارهای دوران نُطُق بکشد؟!

کجاست سید عبدالحسین واحدی که در اوج غربت و غلبه سفّاکی دشمن به مزدوران شاه و آمریکا بگوید: ما مسلسل‌های شما را می‌جَویم و تفاله‌های آن را تُف می‌کنیم.

کجاست مالک که امیرالمومنین در حق او فرمود: «مالک اگر کوه بود، کوهی عظیم بود و اگر صخره بود صخره ای سخت...»

***

اما نه...! مگر نه اینست که مالک‌ها طفیل وجود علی(ع) هستند . امروزه روز اگر چه علی(ع) در بین ما نیست. ولی سیدعلی که هست. پس لابد مالک‌گونه ها هم هستند و اتفاقاً هزاران تن هم هستند فقط در تهران.
و اینک پیشقراولان آن‌ها در کارند تا ...
در این وادی باز هم سخن هست تا مجالی دیگر.


سوء استفاده از روایت در توجیه فساد هلاکتبار

مادر بزرگ مرحوم ما یک بیت شعر بلد بود که آن را در مناطق بی در و پیکر و جاهایی که سگ صاحب خودش را نمی شناسد قرائت می کرد: «ز اسباب حجره درش مانده باقی / ز غارتگری ها گرش مانده باقی»

گمان ما بر این است که بیت بالا هرچند در ردیف اشعار «فولکلور عوامانه» قرار می گیرد اما ناظر به وضع و فعل حال سازمان غارت شده صدا و سیما ست که نام جمهوری اسلامی ایران فقط بر درگاه آن آویزان است. 

«ضرغامی» هم در روزهای آخر عمر کاری اش افسار قاطر چموشی را که دیگر تحت امرش نیست به بقایای عقب مانده لشکر غارتی سپرده که در حکم همان «گر» در مصراع دوم شعرما ایفای نقش می کنند.

عقب مانده هایی که برای جبران خسارت در سوراخ شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران جا خوش کرده‌اند و برای جبران عقب ماندگی خود سخت در تلاشند.

وعده شب سه شنبه

اما اینکه چرا در سطور بالا این طور با گرمی سرود بدرقه «عزت آقا» را سر‌دادیم برمی‌گردد به برنامه شب سه‌شنبه دهم شهریور ماه ، «رضا رشید پور» در شبکه «نسیم» که طبق معمول با عنوان «کی شبیه کیه؟!» به اجرا گذاشته شد. البته «یالثارات» پیش از این به طور مفصل و از زوایای مختلف به تشریح ماهیت این برنامه «به درد نخور» پرداخته بود اما در شب سه شنبه کذایی یاد شده مقلد ناشی مهران مدیری، تئاتری اجرا کرد که دست آویز نوشتار ما برای حال‌گیری از رئیس رسانه ملی است. 

هر چند که می گویند در زمان سکرات موت ، پوستها کلفت ، گوشها سنگین و چشمها نابینا می شود اما به هرحال «یالثارات» طبق معمول برای ثبت در پرونده آنچه لازم است را می گوید.

ماجرا از این قرار است که پس از توضیحات مفصل یالثارات درباره برنامه کذایی «کی شبیه کیه؟!» مبنی بر اینکه موضوع این برنامه اساسا سوژه سوخته بنگاه‌های تجارت فاحشه و پایگاه‌های جاسوسی اسرائیلی است و نیز اعتراض به شیوه نمایش نوامیس مردم در برابر خلق الله ، «رشید پور» در مقام دفاع ظاهر شد.

البته «یالثارات» کسر شان مخاطبان خود می داند که یک مقلد درجه چندم از برنامه های عهد بوق طنز را در مقابل آنان قرار دهد که مسلما این کار را هم نخواهد کرد ، اما چون ندیدیم و نشنیدیم و نخواندیم که رسانه ها یا اشخاص حقیقی و حقوقی تا کنون به طور علنی به اعتراض درباره ماهیت سخیف و ضد‌امنیتی برنامه بی سر وته «رشید پور» پرداخته باشند، در ادامه با دست آویز قرار دادن این برنامه ، سخنی چند هم ، با برخی مسئولین خواهیم داشت تا فکری به حال کل سیستم رو به احتضار رسانه ملی کنند.

بدل «محسن رضایی» و «إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ»

القصه بعد از گزارش مفصل «یالثارات» ، «رشید پور» در برنامه ای که به شکل دربست در اختیار او قرار گرفته ظاهر شد و وعده پاسخ گویی به معترضان را در شب سه شنبه گذشته داد. که زمان وعده مقرر به سر رسید و «رشید پور» هم کار پاسخگویی خود را آغاز کرد!

پروژه پاسخگویی با معرفی 2 کتاب ارسالی همراه با نامه نویسنده آن به برنامه «عینک آفتابی» آغاز شد که مضمون کتابها درباره شادی در اسلام بود و محتوای نامه هم شامل تفقد و قربان صدقه مجری و دست اندر کاران برنامه یاد شده و اینکه این عده چه خدمتها که نمی کنند و...

اما فاز دوم برنامه با دعوت از امام جماعت یک مسجد در یکی از شهرک های شهرستان رباط کریم از توابع تهران آغاز شد که چون در مکه یک فروشنده عرب به او گفته بوده که شبیه «محسن رضایی» است! سوژه برنامه «کی شبیه کیه» شده بود.

این سید بزرگوار به سفارش «رشید پور» در برنامه کذایی شب سه شنبه 10 شهریور ، چند دقیقه ای در شرح «إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ» بالای منبر رفت و بدون آنکه مصادیق شادی دینی را ذکر کند گفت که ما موظفیم «به هر وسیله ممکن» ، سرور را در قلوب مومنین ادخال کنیم! 

لکن در اثنای صدور فتوی از ناحیه این سید بزرگوار ، مجری نیز به کرّات به‌به و چه چه می‌گفت و به خودش می‌بالید که چطور یک «آخوند» به عنوان نماینده جامعه روحانیت درحال دفاع از برنامه کذایی اوست.

فارغ از سایر سوال و جواب‌هایی که در این برنامه رد و بدل شد کل ماجرا این بود که بدون هیچ شرح و تفصیلی برنامه «رضا رشیدپور» از سوی یک روحانی مصداق بارز «إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ» معرفی شد که مسجدی ها و به قول مجری «بچه مسلمان ها» هم که نماز جماعتشان ترک نمی شود هم به آن علاقه خاصی دارند و به تماشای آن می پردازند.

خداوکیلی ، کل دفاعیات وعده داده شده در قبال اتهامات و شبهات سنگینی که به این برنامه سخیف وارد شده همین بود!

سخنی با ضرغامی ، هیئت نظارت ، مجلس و دفتر امور مساجد تهران

اما سخن ما با رئیس سازمان صدا و سیما و سایر مسئولین و البته حاج آقای میهمان رشید پور:

1- آقای ضرغامی همانطور که اشاره شد ما نه سخنی با «رشید پور» داریم و نه حرفی با سایر عمال زیر مجموعه شما 

2- همانطور که تاکید شد سازمان تحت امر شما را یکی از بی در و پیکر ترین نهادهایی می دانیم که زیر لوای جمهوری اسلامی ایران و با بودجه بیت المال حیثیت این نظام را در ابعاد گسترده ای خدشه دار می کند.

- شاهد این مدعا ده‌ها برنامه بی محتوا ، خلاف شرع و مروج فساد و لاابالی‌گری است که در سازمان تحت امر شما تولید و پخش می شود.

- یکی دیگر از ادله ما برای اثبات عنان گسیختگی رسانه ملی این است که مجری یک برنامه سخیف را با افکار عمومی و فضای نامحدود امواج تنها می‌‌گذارند تا با بواسطه پروپاگاندای سطحی توسط اشخاص و بدفهم از تعالیم اسلامی ، کار خود و ادامه آن را توجیه و برای آن کسب وجهه نماید.

3- ظاهرا هیئت نظارت بر صدا و سیما تنها در حکم یک ماکت ایفای نقش می کند یا شاید هم کمتر.

- ادله ما برای این ادعا عدم تغییر در رویه سازمان صدا و سیماست. ظاهرا علی رغم نارضایتی شدید رئیس هیئت نظارت کاری جز جمع آوری گزارش ها و تنظیم گزارش مجدد و ارسال به دفتر مقام معظم رهبری کار دیگری از دست ایشان ساخته نیست.

- یادم می آید در زمان تصدی این مقام توسط آقای مظفر (الان نماینده مجلس است) ، همراه با هیئتی از برادران انصارحزب الله برای اعتراض به عملکرد صدا و سیما در آن مقطع، به دفتر هیئت نظارت رفته بودیم که ایشان در پاسخ به انبوه شکایات و مصادیق ذکر شده از عملکرد مغایر شئون در رسانه ملی گفت که ما اینجا حتی نیرو برای بازبینی برنامه ها هم نداریم و این بچه ها (اشاره به دو سه جوان حاضر) بعضا برنامه ها را ضبط می کنند و در منزل می بینند و سپس درباره آن گزارش تهیه می کنند. 

4- اما سخنی با نمایندگان مجلس! تاکی باید زیر سایه این تابو که رسانه ملی زیر نظر مقام معظم رهبری اداره می شود چشم بر افتضاحات به بار آمده در این سازمان که معظم له نیز از آن رضایت چندانی ندارند، ببندیم؟!

- قوه مقننه باید بالاخره بعد از35 سال کاری کند و اهرمی قانونی برای مقابله با افسار گسیختگی مزمن در این سازمان طراحی کند تا حداقل روسای آن از حاشیه امنی که اکنون دارند بی بهره شوند.هرچند که بدنه موریانه خورده رسانه ملی هم یکی از میراث داران دوره طاغوت است که انقلاب در بخشی از آن نفوذ کرده و نیاز جدی به یک انقلاب درونی ولو به قیمت تعطیلی نسبی دارد.

5- برای دفتر امور مساجد تهران پیدا کردن بدل محسن رضائی که ملبس به لباس روحانیت است کار دشواری نیست. لااقل این سید بزرگوار را احضار کنید و به او تذکر دهید تا در جای دیگر و فرصت باقی مانده کاری نکند که وهن دین و سخنان ائمه و لباسی باشد که بر تنش کرده است.

«إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ» یعنی چه؟!

6- اما با استناد به صفحه 194 از جلد44 بحارالانوار سخنی هم با حاج آقای «توجیه‌گر» در برنامه «کی شبیه کیه» داریم!

«رُوِیَ عَنِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ صَحَّ عِندِی قَولُ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله و سلم أَفضَلُ الاَعمَالِ بَعدَ الصَّلَاةِ إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ بِمَا لَا إِثمَ فِیهِ: از امام حسین علیه السلام نقل شده است که در نزد من کلام پیامبر صحیح و درست است که فرمود: محبوب ترین و دوست داشتنی ترین عمل در پیشگاه خداوند تبارک و تعالى بعد از نماز، خوشحال کردن مؤمن است درصورتى که همراه با گناه نباشد.»

- مسئله:حاج آقا شما که در مدح برنامه سخیف «کی شبیه کیه؟!» در مقابل دیدگان میلیون‌ها ایرانی داخل و خارج کشور بالای منبر رفتید ، درباره قسمت هایی از این برنامه که ناموس ملت مسلمان را در برابر دیدگان اجنبی به نمایش می گذاردتا به دقت به آن نگاه کنند! چه فتوایی صادر می کنید؟ برنامه‌ای که چهره زنان را از نمای نزدیک و از زوایای مختلف به نمایش می گذارد تا بینندگان پس از بررسی صورت بزک کرده او، قضاوت کنند که آیا شبیه فلان هنرپیشه هست یا نه!

- شما که اسم حوزه و سال تحصیلی خود را هم در برنامه «رشید پور» گفتید. آیا طی آن سالها شما به این حقیقت نرسیدند که این کار مصداق بارز تبرج و اشاعه بی‌حیایی و تولید مفسده و در نتیجه گناه است؟ آیا برنامه ای با این وصف مصداق «إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ» است؟! 

- اما در ادامه آن حدیث شریف که از امام حسین علیه السلام نقل شد چنین آمده است:«فَإِنِّی رَأَیتُ غُلَاماً یُؤَاکِلُ کَلباً فَقُلتُ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ یَا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی مَغمُومٌ أَطلُبُ سُرُوراً بِسُرُورِهِ لِأَنَّ صَاحِبِی یَهُودِیٌّ أُرِیدُ أُفَارِقُهُ فَأَتَى الحُسَینُ إِلَى صَاحِبِهِ بِمِائَتَی دِینَارٍ ثَمَناً لَهُ فَقَالَ الیَهُودِیُّ الغُلَامُ فِدَاءٌ لِخُطَاکَ وَ هَذَا البُستَانُ لَهُ وَ رَدَدتُ عَلَیکَ المَالَ فَقَالَ علیه السلام وَ أَنَا قَد وَهَبتُ لَکَ المَالَ قَالَ قَبِلتُ المَالَ وَ وَهَبتُهُ لِلغُلَامِ فَقَالَ الحُسَینُ علیه السلام أَعتَقتُ الغُلَامَ وَ وَهَبتُهُ لَهُ جَمِیعاً فَقَالَتِ امرَأَتُهُ قَد أَسلَمتُ وَ وَهَبتُ زَوجِی مَهرِی فَقَالَ الیَهُودِیُّ وَ أَنَا أَیضاً أَسلَمتُ وَ أَعطَیتُهَا هَذِهِ الدَّار؛ بعد امام حسین علیه السلام فرمود: من برده اى را دیدم که به سگى غذا می داد به او گفتم چرا چنین می کنى؟ گفت: اى پسر رسول خدا من غم و غصه دارم و مى خواهم با شاد کردن این حیوان خودم را از ناراحتى نجات بدهم تاشاد و مسرور گردم براى این که ارباب من یک فرد یهودى است تا بتوانم با این کار از او جدا شوم.

بعد راوى مى گوید: امام حسین علیه السلام دویست دینار پول برداشت و به نزد ارباب او رفت وقتى یهودى امام حسین علیه السلام را دید گفت: این برده را فداى قدم هاى مبارک شما کردم و این باغ هم مال این غلام باد؛ و ان مال را هم به شما برگرداندم امام حسین علیه السلام فرمود: من هم این مال را به شما هدیه می کنم؛ مرد یهودى گفت: من آن مال را از شما قبول مى کنم و به این برده مى بخشم و سپس امام حسین علیه السلام فرمود: من این برده را آزاد کردم و همه ان چیزها را به او بخشیدم وقتى این صحنه را زن ان مرد یهودى دید گفت: اى پسر رسول خدا من اسلام آوردم و مهریه خودم را به شوهرم بخشیدم؛ در این هنگام آن مرد یهودى گفت :من هم اسلام آوردم و این خانه را به همسرم بخشیدم.»

- خوشبختانه احادیث زیادی با مضمون«إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ» در دسترس است که می توان از آن برای یافتن مصادیق شاد کردن مومنان استفاده کرد. فارغ از لزوم خالی بودن فرایند شاد کردن مومنان از گناه‌، باید گفت: درهیچ یک از این روایات که بعضا با ذکر مصادیق نیز همراه است‌، نمونه ای نمی یابید که دلقک بازی‌، لودگی و انجام اموری که نتیجه آن جز غفلت نیست ، مصداق شاد کردن مومنان باشد. 

- به فرض که مفسده ای بر برنامه پوچ «رشید پور» و انبوه برنامه های مشابه رسانه ملی بار نباشد و به فرض که لودگی رایج در این برنامه ها را نیز به عنوان مصادیق شادی دینی بپذیریم. اما الگوی این برنامه را که سوژه نخ نمای بنگاه‌های اجاره فاحشه و جاسوسی است کجای دل پر دردمان بگذاریم.

- به امثال «رشید پور» که حرجی نیست ، اما چه ما به ازایی برای شیوه استدلال یک روحانی شیعه در توجیه لودگی و غفلت به غیر از شیوه وهابی ها می توان یافت که از آیات قرآن برای توجیه امور غیر عقلی شان استفاده می‌کنند؟ کما اینکه مثلا با استناد به آیت الکرسی نعوذ بالله خدا را نشسته روی یک کرسی فرض می کنند که در حالت نظارت بر امور عالم است!


آسمان دولت روحانی در قبال مسئله فتنه ابری است...

اصلاح‌طلبان که نقش مبرّزی در فتنه سال 88 داشتند و اینروزها در صحبتهای حجاریان بعنوان «ستون فقرات» و در صحبتهای مرتضی حاجی به عنوان «مغز»! دولت روحانی لقب گرفته اند نیز از نزدیکی مصلحتی با روحانی بهره گرفته و هدف اصلی خود یعنی قبح زدایی از فتنه برای بازگشت دوباره به ساحت افکار عمومی و استفاده از ظرفیت‌های ممنوع شده خود را بیشتر پی گرفتند. و شد آنچه که نباید می شد
موضع دولت روحانی در قبال خط قرمز فتنه چیست؟! این سؤالی است که برای هرکس که به رفتارهای سیاسی دولت یازدهم نگاه کند مطرح می شود. سؤالی که البته مشخص نیست با وجود تذکرات متعدد رهبر انقلاب که به تازگی متوجه دولت هم شده اند و انتقادات خواص کشور؛ پاسخ شخص حسن روحانی به آن چیست و دولت کنونی از این ورطه خطرناک، قصد به سلامت گذشتن دارد یا خیر؟!

***
پایگاه خبری انصارحزب الله: مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار شهریور ماه خود با رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، نکاتی مهمی را خطاب به دولت مطرح کردند که میتوان قسمت مهمی از آنها را دستورات و توصیه هایی خطاب به دولت دانست.

یکی از قسمتهای بیانات معظم له خطاب به دولت نیز پیرامون «فتنه سال 88» بود.
«مسأله‌ی فتنه و فتنه‌گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه‌ی رأی اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»

این جمله ای بود که مقام معظم رهبری در آن دیدار خطاب به رئیس جمهور و اعضای دولت بیان کردند. اما این جمله در چه شرایطی بیان شد؟!

صداهایی که می‌خواهند فتنه را استتار کنند

هم اکنون و با وجود آنکه فقط 4 سال از آغاز فتنه سال 88 گذشته است اما صداهایی از گوشه و کنار بلند است که تلاش می کنند بحث فتنه را استتار کرده و بر روی آن صورتک معصومیت بگذارند.

مباحثی که عمده ترین آنها خود را در جریان انتخابات سال 92 و انتخابات دولت یازدهم نشان دادند.

بحث تأکید بر فک حصر سران فتنه توسط همین عده مطرح شد. عده ای نیز با شعار ضرورت رفع کدورت ها و ایجاد آشتی ملی به صحنه آمدند. و کسانی دیگر هم مرثیه سرایی کردند برای مجرمان فتنه و سران در حصر شده‌ی آن که چرا در این فضا حضور ندارند؟!

حسن روحانی هم که پس از انتخابات بر مسند ریاست جمهوری نشست یکی از کسانی بود که مسئله فک حصر سران فتنه را قبل از انتخابات بعنوان شعار مطرح کرده بود.

وی اما بعداً در قبال این شعار بصورت صریح سکوت کرد و فقط بعضی وقتها حرفهایی مثل اینکه «قولهایم را فراموش نکرده‌ام» را بر زبان می‌راند.

اما مهمترین تلاش استتار کنندگان بحث فتنه و در مقابل آنها، مخالفین این حرکت شوم، در جریان معرفی کابینه روحانی به مجلس نهم برای رأی اعتماد جلوه گر شد.

جایی که مخالفان و موافقان برخی از وزرای پیشنهادی حرفهایی را در همین زمینه مطرح کردند و معرفی شدگان هم که چند مورد آنها در فتنه نقش مستقیم داشتند در نطقهای خود حرفهای ضد و نقیضی را در این رابطه مطرح کردند.

با این حال شاکله اصلی وزرای پیشنهادی نسبت چندانی با فتنه نداشتند و توانستند رأی اعتماد مجلسی ها را کسب کنند.

قبح‌زدایی از فتنه در بلخ اصلاح‌طلبان شستن صورت فتنه در شوشتر روحانی

با تمام این اوصاف اما آنچه که مشخص بود نزدیکی های گفتمانی روحانی به اصلاح طلبان بود.

اصلاح طلبان نیز که نقش مبرّزی در فتنه سال 88 داشتند و اینروزها در صحبتهای حجاریان بعنوان «ستون فقرات» و در صحبتهای مرتضی حاجی به عنوان «مغز»! دولت روحانی لقب گرفته اند نیز از این نزدیکی مصلحتی بهره گرفته و هدف اصلی خود یعنی قبح زدایی از فتنه برای بازگشت دوباره به ساحت افکار عمومی و استفاده از ظرفیت های ممنوع شده خود را بیشتر پی گرفتند. و شد آنچه که نباید می شد.

آسمان دولت روحانی این روزها در قبال مسئله «فتنه» ابری است...
از پست و مقام گرفتن کسانی در وزارتخانه ها و گاهی در اطراف رئیس جمهور که در فتنه نقش مستقیم و غیر مستقیم داشته اند تا اظهار نظرهای گنگ و البته ناهمسو با نظام روحانی در قبال خط قرمز فتنه!

دیدگاه‌های نادرست آقای حقوقدان درباره فتنه

این رئیس جمهور روحانی بود که در آخرین نشست مطبوعاتی خود در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش خبرنگار کیهان مبنی بر برنامه دولت برای عمل به توصیه رهبر معظم انقلاب در خصوص فاصله گذاری دولت با فتنه گران، گفت: به مسایلی که مربوط به سال‌های گذشته است و در کشور وجود دارد، در چارچوب قانون عمل خواهیم کرد.

وی اظهار داشته بود: معیار ما، قانون خواهد بود و اگر کسی محکومیتی دارد و قوه قضائیه فردی را محکوم کرده و محکومیتش محرومیت از حقوق اجتماعی است، یعنی دادگاه فردی را از حقوق اجتماعی محروم کرده، ما به قانون و حکم دادگاه عمل می‌کنیم ولی اگر کسی بخواهد بر مبنای توهمات، فردی را محکوم کند و یا به دولت بگوید که وی از حقوق اجتماعی محروم است، باید بداند که برای محرومیت از حقوق اجتماعی، حکم دادگاه لازم دارد و درباره هر کسی که با حکم دادگاه از حقوق اجتماعی محروم شود، معیار ما قانون است.

حرفها و کنایه های دوپهلوی روحانی البته آنقدر واضح بود که همه بفهمند منظور مشخص روحانی در ابتدای امر سران در حصر فتنه هستند که روحانی هم مثل علی مطهری و برخی اصطلاح طلبان معتقد است باید به اتهامات آنها در دادگاه رسیدگی شود و تا این رسیدگی صورت نگیرد، حصر هم معنایی ندارد!

حرفهای روحانی درباره لبیک به دستور رهبری پیرامون فتنه البته یک منظور دیگر هم با خود داشت و آن اینکه دولت همانطور که در ماجرای هسته ای هم روی خوشی به منتقدان نشان نداده است، در بحث فتنه هم کاری به کار گفته های دلسوزان و منتقدین ندارد و فقط کسانی را بعنوان فتنه گر می شناسد که از سوی قوه قضائیه و در دادگاه رسمی برای آنها حکم کیفری صادر شده باشد!

استدلالهای فراوان دیگری هم برای کشف نظر روحانی در این رابطه وجود دارد.
تأکید بر معرفی وزرایی که در فتنه نقش داشتند و حتی در حمایت از آن سخنرانی کرده بودند؛ برای گرفتن رأی اعتماد، اعطای پست به چهره هایی که به دلیل فتنه گری از مجلس رأی اعتماد نگرفتند، حمایت از اقدام برخی وزرای خود برای اعطای سمت به چهره های فعال در فتنه و غیره همگی به روشنی بیانگر این مسئله هست که حسن روحانی در کنفرانس مطبوعاتی خود راستش را گفته و از نظر او ملاک فتنه گر و تشخیص فتنه، فقط با قوه قضائیه است و بس!

پاسخ روحانی را البته حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان داد.
او در بخشی از یادداشت خود در یکی از شماره های کیهان نوشته بود: 
«باید از رئیس‌جمهور محترم پرسید که اگر جنابعالی درباره جرایم مشهود نیز معتقد به اثبات جرم در دادگاه هستید و قبل از تشکیل دادگاه و صدور حکم، استناد به جرایمی که مرتکب شده‌اند را غیرحقوقی می‌دانید، چرا و با کدام توجیه قانونی روز 23 تیرماه 78 در سخنرانی معروف خود- که متأسفانه این روزها جای خالی آن در اظهارات حضرتعالی دیده می‌شود- از کسانی که فتنه 78 را پدید آورده بودند، با عنوان «اراذل و اوباش»، «آشوب‌طلب»، «دشمن مردم ایران» و... یاد‌کرده و آنان را مستحق «سرکوب شدید» دانسته بودید؟! در آن هنگام که هنوز جرم آنها - به قول جنابعالی - در هیچ دادگاهی بررسی نشده و به اثبات نرسیده بود! ضمن آن که ابعاد و گستره جنایت فتنه‌گران 78 با فتنه‌گران 88 قابل مقایسه نبوده و نیست هر چند که برخی از فتنه‌گران در هر دو فتنه یاد شده دست داشته‌اند.»

پاسخ مدلل شریعتمداری البته مثل همیشه با سکوت روحانی مواجه شد و کسی هم از دولتی ها نخواست و شاید اصلاً نتوانست به این استدلال پاسخ دهد که چه شده است که روحانی طرفدار این قبیل نظریات بی پایه در قبال فتنه شده است؟!

مسئله اما فقط روحانی و برخی انتصاباتش نیست. عده ای از وزرا و سایر نزدیکان روحانی هم اختراعات خاص خودشان را در بحث فتنه داشته‌اند.

از انتصابات غلط وزیر علوم سابق، یعنی فرجی دانا در وزارت علوم گرفته تا برخی انتصابات دیگر توسط مقامات دولتی که انتقادات خواص کشور را برانگیخته است و شاید آنقدر زیاد بوده اند که مقام معظم رهبری نیز ترجیح دادند خطاب اصلی خود در بحث فتنه را «وزرا» – بعنوان سرستون های سیستمهای دولتی - قرار دهند.

طرفه آنکه کلیّت نحوه مواجهه دولت با بحث فتنه و فتنه گران چندان صحیح نیست و احتمالات خطر بسیاری در این زمینه وجود دارد.

در این میان، خواص کشور هم نسبت به مسئله فتنه همواره هشدارهایی را به دولت داده‌اند.

آنچه روحانیون و خواص کشور درباره بازترسیم خط قرمز فتنه گفتند

حجت الاسلام عبدالمجید اشکوری، از استادان حوزه و دانشگاه درباره بحث فتنه با بیان این که آزادی ها پنج عنصر محدود کننده دارد، می‌گوید: عدم تزاحم با آزادی دیگران، مخل نبودن برای امنیت ملی، منافع ملی و قدرت ملی و همچنین تأکید این آزادی بر تفکیک قوا از جمله عناصر منطقی محدود کننده آزادی هستند.

وی می افزاید: در فتنه 88 حرکت سیاسی‌ای انجام شد که برخلاف این پنج عنصر مهم بود.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای هیأت دولت، بیان داشت: حرف ایشان با مسئولان این است که موضع خود را با این پنج عنصر مشخص کنند زیرا که جریان فتنه همه این عناصر را خدشه دار کرده است، آن هم نه به طریق آرام بلکه تخلفات بسیار عظیمی نسبت به آنها انجام دادند.

اشکوری در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز می‌گوید: کسی که این اصول را نادیده می گیرد چگونه می تواند وظایف حاکمیتی را انجام دهد؟! دولت باید حافظ منافع ملی باشد. اگر برخلاف وظایف خود اقدام کند طبیعتا خط قرمز را عبور کرده است. در جریان فتنه نیز چون این اتفاق افتاد بنابراین هرکسی بخواهد هر پستی را (در هر دولتی) بپذیرد باید موضع خود را با آن مشخص کند زیرا نمی‌شود بر خلاف این محدودیت ها و خط قرمزها کسی کرسی قدرت را به دست بگیرد.

وی با بیان این که عبور از خطوط قرمز جرم است، گفت: جمهوری اسلامی از روی رأفت بسیاری از فتنه گران را حتی دستگیر هم نکرد. به جد می گویم چنین اغماضی تنها در ایران رخ می دهد و در هیچ کجای جهان این گونه نیست؛ گاهی در این مورد آنقدر حساسیت نشان نمی دهیم که این مفاهیم به بازی گرفته می شود.

خبرگزاری دولتی ایرنا هم در همین زمینه به نقل از آیت الله حیدری، امام جمعه موقت اهواز نوشت: بنا به توصیه ایشان (مقام معظم رهبری) دولت نباید اسیر جناح بندی‌ها شود و جناح‌ها نباید ملاک پذیرش مسئولین باشند.

حجت الاسلام علی احتشام، امام جمعه موقت کاشان هم به خبرگزاری رسا اینطور گفت که برای پرهیز از هزینه سازی مجدد، همه مسؤولان و آحاد مردم باید درس فتنه را همچنان مشق شب و روز خود قرار دهند.

او همچنین گفته بود: اگر رهبر انقلاب فتنه را خط قرمز اعلام می کنند برای این است که همه باید بدانند کسانی که در امتحانی سخت به راحتی آلت دست دشمنان این نظام می شدند، اگر بیدار نباشیم ممکن است دوباره برای نظام، انقلاب و ملت هزینه‌ساز شوند.

حجت الاسلام رضا نوری، امام جمعه موقت بجنورد هم در این زمینه با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب گفته است: با این توصیه رهبری باید از این پس حتی چانه زنی و تلاش رسانه ای برای تطهیر و بازگشت فتنه گران به مدیریت کشور نیز پایان یابد.
وی تصریح می کند: باید توجه داشت که منظور رهبری از فتنه گران تمامی افراد ناآگاهی که به خیابان ها آمدند نیست بلکه هدف مدیران فتنه و صحنه گردانان این ظلم بزرگ بود که نباید بار دیگر بر مسند امور قرار گیرند.

مجلس و نمایندگان اصولگرا در خط تماس 

در این میان اما مجلسی ها هم بیکار نبوده و نیستند.
اکثریت اصولگرای مجلس نهم در ماجرای رأی اعتماد وزرا و چالش هایی که در سه وزارتخانه علوم، ورزش و جوانان و آموزش و پرورش بروز کرد نشان دادند که درباره حضور فعال برخی معرفی شدگان از سوی روحانی که در فتنه نقش مبرّزی داشته اند، حساس‌اند و از جانب ملت به آنها رأِی نمی دهند.

این ماجرا در بحث استیضاح وزیر علوم هم شکل جدی‌تر خود را نشان داد و اکثریت اصولگرای مجلس با پس گرفتن رأی اعتماد خود از فرجی دانا این پیام را به روشنی مخابره کردند که نه تنها مخالف حضور فتنه‌گران در سمت های کلیدی یک وزارتخانه هستند بلکه با جاده صاف کن‌ها و کسانی هم که در مقابل فتنه گران از موضع بی حسّی رفتار می‌کنند، ساکت نمی‌نشینند.

در همین زمینه، غلامعلی جعفرزاده، نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی نیز گفته است: دولت یازدهم از ابتدای روی کارآمدن، تاکنون سعی داشته در مسیر اعتدال حرکت و از تندروی ها بپرهیزد اما همانطور که مقام معظم رهبری اشاره داشتند فتنه خط قرمز نظام بوده و هست، دولت باید سعی کند افراد مسئله‌دار و کسانی که شبهه وجود آنها در فتنه 88 می رود را در کابینه خود قرار ندهد و با انتخاب اینگونه افراد دولت را وارد حاشیه نکند.

حمید رسایی، از دیگر نمایندگان مجلس نیز با اشاره به رفتارهای دولت در قبال مسئله استیضاح وزیر علوم گفته است: مرزبندی با فتنه 88 یکی از ملاک های مهم مجلس برای رأی دادن به وزیر پیشنهادی بعدی است.

وی کنایه ای هم به آنها که خواستار معرفی نجفی به عنوان وزیر علوم جدید هستند، زده و تصریح کرده است: دولت قطعاً نجفی را به عنوان وزیر پیشنهادی علوم معرفی نمی‌کند چون علاوه بر عدم صلاحیت علمی برای این جایگاه، نجفی به دلیل عبور از خط قرمز نظام و عدم کافی بودن دفاعیاتش در جلسه رأی اعتماد قبل، نتوانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد.

این نگرانی تمام نشدنی

آیا بازترسیم خط قرمز فتنه توسط مقام معظم رهبری برای دولت نویدبخش اصلاح رفتار روحانی و سایر دولتی‌ها در مواجهه با خط فتنه خواهد بود؟!

این سؤالی است که با وجود خوانش تمام اطلاعات پیرامون این قضیه خود را نمایان می کند و جواب آن را هم نمی توان به راحتی داد.

رفتارهای دوگانه رئیس جمهور روحانی و به‌ویژه حرفهای دوپهلوی او در آخرین کنفرانس مطبوعاتی اش پیرامون فتنه، به این نگرانی بیشتر می‌دمد که نکند آسمان ابری دولت یازدهم در بحث فتنه، ناگهان رعد و برق بزند و بارانی سیل آسا بر دولت بباراند.

نکند شیخ حسن روحانی و اطرافیان او با تئوری تعریف نشده اعتدال که البته این روزها دیگر تعریفش را همه فهمیده‌اند! در بحث فتنه هم مثل ماجرای آرزوی جهنم برای منتقدین، تأکید بر ادامه راه یک وزیر معزول، ابراز خوشبینی به مذاکرات هسته ای در مقابل بدبینی های ملت و رهبر انقلاب و غیره... عمل کند و فرجامی ناخوب پیدا کند؟!
این نگرانی بزرگ را فقط یک گزینه برطرف می کند و آن عمل خوب، متعهدانه و انقلابی دولت یازدهم در مقابل خط قرمز فتنه است.

مغلطهگران بدانند «انصار» با قدرت به میدان عمل میآید

حزب الله مأمور معذور نیست که با برپا شدن گرد و خاک مغلطه احیاناً او را منفعل و یا از صحنه به در کرد/آنان جمعی دغدغه مند هستند که در این وانفسای لجام گسیختگی فساد و فحشا در معابر برای اقامه فریضه واجب الهی قیام کرده اند و هزینه آن را نیز به جان خریده اند...
چه شد که عده‌ای ترسیدند؟!

پایگاه خبری انصارحزب الله-کسی نمی داند انتشار دوباره یالثارات چه هراسی به دل یک «طیف مشخص» انداخت که جملگی از فردای انتشار این هفته نامه به تقلای زاید الوصف و متحد الشکلی را برای انتقال هراس درونی خود به جامعه آغاز کردند. 

ماجرا از اینجا آغاز شد که عبدالحمید محتشم دبیرکل «انصار حزب الله» طی گفتگوی کوتاهی با خبر گزاری ایسنا در روز سه شنبه 17 تیر ماه از تداوم فعالیت گروه های سیار امربه معروف و نهی ازمنکر انصار حزب الله خبر داد. وی همچنین افزوده بود که این گروه ها متشکل از اقشار مختلف مردم هستند اما با ساماندهی انصار حزب الله فعالیت می کنند. دبیرکل انصار حزب الله در پاسخ به سوال خبرنگار درباره اخذ مجوز نیز گفته بود که:«این موضوعی نیست که دستگاه های قانونی از آن بی خبر باشند؛ البته اینگونه اقدامات، تجمع و یک اقدام سیاسی نیست که احتیاج به مجوز داشته باشد. امربه معروف و نهی ازمنکر یک وظیفه شرعی، انقلابی و همگانی است.» محتشم تاکید کرده بود که :«این گشت ها فعالیتشان در حد لسانی است و تلاش دارند که بازدارنده باشند البته اگر جایی شاهد منکری ساماندهی شده و توطئه گونه باشیم کار فردی صورت نمی گیرد و با اتکا به مسوولان ذی ربط اقدام عملی انجام می شود.»

شرق و مفهوم تکذیب!

روز چهارشنبه 18 تیر روزنامه شرق در شماره 2060 خود ریختن آتش تهیه را آغاز کرد و در صفحه 1 خود با تیتر بزرگ نوشت: «گشت موتورسوار «انصار» می آید.» این روزنامه در زیر تیتر اصلی با استناد به سخنان دبیرکل «انصار حزب الله» نوشت:«گشت امربه معروف ، احتیاج به مجوز ندارد»

به نظر می‌رسد این روزنامه اصلاح طلب با درج این تیتر ، 2 هدف را نشانه رفته بود:
1- ایجاد هراس عمومی از انصارحزب الله
2- القاء قانون گریزی انصارحزب الله به اذهان عمومی

این درحالی است که درهمان متن بازنشر داده شده توسط این روزنامه از سوی دبیرکل انصار حزب الله گفته شده بود که بر سر «لفظ» مناقشه ای وجود ندارد و استفاده از کلمه «گشت» صرفا یک تشابه اسمی با گشتهای نیروی انتظامی است. از دیگر سو محتشم در همان متن گفته بود که ماموریت این گروهها امر به معروف و نهی از منکر «لسانی» است (که اساسا نیازی به مجوز ندارد) و تاکید کرده بود که :«اگر جایی شاهد منکری ساماندهی شده و توطئه گونه باشیم کار فردی صورت نمی گیرد و با اتکا به مسوولان ذی ربط اقدام عملی انجام می شود.»

اما یک روز بعد شماره 2061 این روزنامه به دنبال ارسال جوابیه انصار حزب الله و انجام یک مصاحبه با عبدالحمید محتشم با عطف به گزارش روز قبل خود تیتر زد:تکذیب «انصار حزب الله» درحالی مفهوم «تکذیب» فقط از سوی روزنامه شرق قابل درک است که اتفاقا دبیر کل انصار حزب‌الله در مصاحبه خود و روابط عمومی انصار حزب‌الله در جوابیه ارسالی به این روزنامه با عبور از واژه «گشت» ، تصریح و تاکید کرده اند که «گروههای امربه معروف و نهی از منکر سیار موتوری» کار خود را با قوت ادامه خواهند داد.

پروژه ضدانقلاب برای رئیس‌جمهور

پس از شکست فاز اول مغلطه آغاز شده نوبت به رسانه های ضد انقلاب و برانداز رسید تا به شکل دیگری به قضیه ورود پیدا کنند. براین اساس روز پنجشنبه 19 تیر1393 ، پایگاه خبری ضد انقلاب «روزآنلاین» وارد معرکه شد و ذیل گزارشی گردآوری شده از اخبار پایگاه انصار حزب الله در دوره توقیف توجیه‌ناپذیر یالثارات و نیز گزارش این هفته نامه در اولین شماره پس از رفع توقیف اینچنین فاز دوم عملیات روانی ،آغاز شده توسط «طیف مشخص» را کلید زد.

این رسانه ضد انقلاب پس از سابقه پردازی درباره انصار حزب الله و نیز تکرار دعاوی روزنامه «شرق» ، درباره موضوع اخیر نوشته است:«این گشت‌های موتوری بیش از هرچیز، یادآور حضور کمیته‌ها در دهه 60 است که برخورد خشونت‌آمیزی در جهت اجباری کردن حجاب اسلامی داشتند.»

«روزآنلاین» فعال شدن انصار حزب‌الله در زمینه پوشش ، را محصول فضایی دانسته که نمایندگان مجلس، دستگاه قضایی و چهره‌های مذهبی با گلایه مدام از بدحجابی ایجاد کرده وخواستار تشدید برخوردها هستند وحتی طرح دو فوریتی «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» را نیزدر راستای حمایت از فعالیت های انصار حزب‌الله قلمداد کرده است.!

این پایگاه خبری ضد انقلاب در انتهای ماموریت خود سراغ وعده های حسن روحانی رفته بود که پیش از این درایام تبلیغات انتخاباتی عنوان کرده بود:«نخواهم گذاشت ماموری بی‌نام و نشان از کسی سئوال کند. دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف هستند».

«روزآنلاین» با دست آویز قرار دادن این گفتار رئیس جمهور را در مقابل حزب الله قرار داده و عنوان کرده بود:«حالا که ماموران بی‌نام و نشان سوار بر موتور در شهر راه‌افتاده‌اند و خود را بی‌نیاز از قانون و مجوز می‌دانند. آیا دولت روحانی که در زمینه پوشش مورد انتقادات سخت اصولگرایان قرار دارد ، می‌تواند جلو این ماموران بی‌نام و نشان را بگیرد و به آنها تفهیم کند که «نمی‌توان مردم را به زور به بهشت برد؟»
نهی از منکر وحفظ محیط زیست!

اما درطول فاز دوم 21 تیر1393، این پایگاه خبری «عصر ایران» بود که به میدان داری پرداخت. این رسانه متعلق به «طیف مشخص» با عنوان «بازگشت گشت های انصار حزب الله؛ واجب یا حرام؟!» ، بازی آغاز شده را وارد مرحله جدیدی کرد و از مخاطبان خود اینطور پرسید که «آیا روشی که انصار حزب الله در پیش گرفته است، به نفع اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است یا مردم را بدان بدبین می کند؟»

تحلیل گر ناشی «عصر ایران» برای مستدل نشان دادن نوشتار خود امربه معروف و نهی از منکر را با حفظ محیط زیست مقایسه کرده ‌که وظیفه هر شهروندی است و این طور استلال کرده که «مثلا اگر حافضان محیط زیست بخواهند اقدام به کارجمعی کنند نمی توانند در یک روز تعطیل، جلوی ورود مردم به حاشیه رودخانه فشم را با این بهانه که آنها محیط زیست را آلوده می کنند، بگیرند و بعد بگویند حفظ محیط زیست وظیفه هر مسلمانی است.» وبعد هم نتیجه گیری کرده کار انصارحزب الله «هر چند که ظاهر دینی دارد اما خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران است»

یقیناً و والله و بالله و تالله !

این رسانه به نمایندگی از طیف مشخص در سوال بعدی خود پرسیده است که «حال ببینیم آیا امر به معروف و نهی از منکرهای سازمان دهی شده توسط انصار حزب الله واقعاً اثر بخش است؟»

نویسنده با این ادله که خداوند به انسان عقل و حافظه داده است، اینچنین سخن پردازی می کند:«اگر با این دو عطیه الهی، موضوع را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که اگر این روش ها اثربخش بود، در طول سه دهه گذشته که بارها و بارها آزموده شده، باید جواب می داد و امروز حتی یک زن و دختر بدحجاب هم نداشتیم.»

اما کار به اینجا ختم نشده و «عصر ایران» برای محکم کاری به قسم جلاله روی آورده و نوشته است:«عقلاً و قطعاً و یقیناً و والله و بالله و تالله ، این روش از امر به معروف و نهی از منکر، اثربخشی ندارد.»

چیز خوبی به اسم شرافت

این رسانه البته در نهایت شرافت را زیر پا گذاشته وبه شبهه آفرینی در نیت برگزارکنندگان امربه معروف و نهی از منکرسیار پرداخته و با دست آویز قرار دادن فتوای امام خمینی و با عطف به لاطائلات پیشین خود این طور پرسیده که «آیا این «مفسده» نیست که یک عده با کارهای خود که به نام اسلام انجام می دهند ، ‌مردم را به اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی بدبین کنند؟ آیا چنین امر به معروف و نهی از منکری بیهوده ای که اثری جز بدبینی مردم ندارد،‌ مصداق فعل حرام طبق فتوای امام ره نیست؟»

البته در دنباله این شانتاژ «رادیو زمانه» دیگر رسانه ضد انقلاب نیز طی گزارشی در روز 22 تیر ماه ، به نقل از روزنامه «اعتماد» وارد گود شده و به وظیفه مکمل خود عمل نمود، پایگاه خبر رادیو زمانه ذیل تیتر «گشت‌های انصار حزب‌الله درخیابان‌ها و مراکز خرید» به نقل از روزنامه «اعتماد» به نمایندگی از «طیف مشخص» به مغلطه گری در این رابطه پرداخت و چنین نوشت:«چند نفر با موتور در مقابل یک پاساژ بایستند و به زنان ودختران مردم بنگرند و به هر کدام شان که تشخیص دادند تذکر بدهند. سوال این است که به فرض قانونی و شرعی بودن اقدامات انصار حزب الله، افرادی که در این قالب امر به معروف و نهی از منکرمی کنند چه آموزش هایی دیده اند وچه نظارتی بر آنها وجود دارد؟ چنین وضعیتی می تواند تالی فاسد داشته باشد.»

فاز سوم معرکه‌گیری

اما این فرایند ناکام ، فاز سومی هم داشت وآن هم مراجعه غرض ورزانه به مسئولین برای گرفتن موضع از آنان بود. چنانچه در این مسیر خبرگزاری ایلنا آغاز «فاز سوم» را کلید زد و روز23 تیر ماه در این رابطه به گفتگو با «عبدالرضا عزیزی» رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس پرداخت. کسی از شیوه سوال خبرنگار ایلنا مطلع نیست اما پاسخ این نماینده مجلس به سوال احتمالی خبرگزاری ایلنا بدین شرح است:«کشور قانون دارد و با موتور نمی‌شود به کسی تذکر داد که حجابش را رعایت کند.با زور نمی‌توان چیزی را به کسی تحمیل کرد، سازمان‌های آموزشی ما از دوره مهدکودک تا دبیرستان و دانشگاه باید بر روی اعتقادات دینی جوانان کار کنند تا آنها به صورت اعتقادی حجاب را رعایت کنند. اگر به زور به کسی بگوییم که حجابش را رعایت کند ده قدم جلوتر حجابش را برمی‌دارد بنابراین با روش‌های خشن نمی‌توان با قضیه بدحجابی مبارزه کرد. هر چند که همه موظف هستند که به قانون کشور احترام بگذارند.همانطور که وقتی شما به خارج از کشور می‌روید باید به قانون آن کشور احترام بگذارید در کشور اسلامی نیز که حجاب یک قانون است این امر باید رعایت شود. نباید در رابطه با مسئله عفاف و حجاب سرخود تصمیم‌گیری شود، تصریح کرد: مساله حجاب یک مساله سطحی نیست که بتوان به این شکل با آن برخورد کرد.»

فاز سوم نقشه همان روز ، در شصت و پنجمین نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه ادامه یافت و خبرنگاری که در منابع رسانه محل انتصاب او درج نشده از حجت الاسلام محسنی اژه ای پرسیده است که آیا از نظر قوه قضاییه این موضوع( امربه معروف و نهی از منکر سیار) اشکالی ندارد که دادستان کل کشور در پاسخ وی گفته است:«در این زمینه ما یک ضابط عام یعنی ناجا را داریم و در پاره‌ای مواقع ضابط خاص مانند بسیج وارد می‌شود، در بحث تذکر به بدحجاب‌ها تنها کسانی که دارای مسئولیت قانونی هستند و کارت دارند می‌توانند این کار را انجام دهند، کارت ضابطین مشخص است.»

به نظر می رسد برای پرهیز از اطناب ، اکنون زمان تحلیل و پاسخ به دعاوی فوق فرارسیده است:

هراس در دل و دستپاچه!

1- جهت اطلاع «طیف مشخص» وجریانهای برانداز:گروههای سیار امربه معروف و نهی از منکر سیار انصار حزب الله از روز یکم تیر ماه کار خود را نه تنها در تهران بلکه در کل کشور آغاز کرده اند که خبر آن روی پایگاه خبری انصار حزب الله منتشر شده بود. درحالی که همه رسانه های یاد شده در متن گزارش خود به محتوای آن خبر اشاره کرده اند این سوال از اذهان عمومی مطرح می شود. اگر امربه معروف و نهی از منکر لسانی اینقدر در دل عده ای هراس افکنده چرا با 18 روز وقفه دغدغه و تشویش به جان عده ای دیگر انداخت و آنان را به تقلای مذبوحانه واداشت؟

کجای قانون؟!

2- به دور از هرگونه پیچیدگی و فلسفه بافی به سبک مغلطه گران بی‌منطق یاد شده این سوال مطرح است که کجای قانون امربه معروف و نهی از منکر نیاز به اخذ مجوز داشته است؟! حال با عطف به این سوال معلوم الجواب ، سوال دومی به این شرح مطرح است که کجای قانون آمده که اگر این فریضه الهی به صورت دستجمعی و سواره انجام شود غیر قانونی است؟

خزعبلات و قسم جلاله

3- تحلیل‌گران از مرحله پرتی که برای اثبات خزعبلات خود به فتوای امام خمینی رجوع می کنند و عمل به وظیفه شرعی حزب الله را حرام و مغایر منافع جمهوری اسلامی قلمداد می کنند از کجا می دانند که آمران به معروف و ناهیان از منکر انصار حزب الله آموزش ندیده اند و از کجا مطمئن هستند که مفسده ای بر عمل آنان مترتب است که وجوب بر ترک آن است؟! 

همانطور که در متن ذکر شد این گشت ها در سرتاسر کشور مشغول به فعالیت هستند کی و کجا خبری در ارتباط با دعاوی مدعیان منتشر شده که برخی اینچنین برای خطر هدم شرع و قانون سینه چاک می کنند- آیا کسی که برای اثبات دعوی سست خود قسم جلاله یاد می کند معنی این قسم را می داند- چنین افرادی آیا عملا پایبندی به شریعت و حلال و حرام آن دارند که در ژست یک مدعی ظاهر می‌شوند!

رویارویی با رئیس‌جمهور

4- از تنور تلاش برای قرار دادن حزب الله در مقابل رئیس جمهور و دولت آبی برای کسی گرم نمی شود همانطور که در طول 5/5 ماه توقیف ناجوانمردانه یالثارات گرم نشد. پس بهتر است برای سد کردن راه آمران به معروف و ناهیان از منکر فکر دیگری کنید.

نه ضابط ؛ نه مامور

5- گروههای امر به معروف وناهی از منکر سیار نه ضابط قضائی هستند و نه مامور به بگیر و ببند که نیاز به کسب اجازه از کسی داشته باشند.آنان جمعی دغدغه مند هستند که در این وانفسای لجام گسیختگی فساد و فحشا در معابر برای اقامه فریضه واجب الهی قیام کرده اند و هزینه آن را نیز به جان خریده اند که تاریخ همین چند ساله شاهد محکمی بر مظلومیت آمران به معروف و ناهیان از منکر است.

کی وکجا مردم به نظام بدبین می‌شوند؟!

6- بدبینی به نظام و انقلاب زمانی در بین مردم ایجاد می شوند که عده ای آزادانه و بدون ترس از مجازات ، احکام الهی را در محدوده تحت سیطره حکومت جمهوری اسلامی زیر پا لگد مال می کنند و هیچ کس از عسس گرفته تا افراد عادی از او نمی پرسند خرت به چند من؟!

حزب‌الله همیشه در میدان

7- حزب الله مأمور معذور نیست که با برپا شدن گرد و خاک مغلطه احیاناً او را منفعل و یا از صحنه به در کرد.

عضوگیری در روز 21 تیر ماه

8- در راستای بند 7 به اطلاع مغلطه گران خیالباف می رساند که روز 21 تیر ماه که خار تجمع حزب الله در اعتراض به عملکرد رسانه ملی به چشم دشمنان فرو رفت ، تنها به شعار دادن نگذشت . مطلع باشید که یکی از کارویژه های انصار در این روز جذب برای فعالیت در گروههای سیار امر به معروف و نهی از منکر بود تا به اذن و فضل الهی عمل به این فریضه را وسعت بخشیده و معابر را از لوث وجود مظاهر فسق پاک کنیم.

«یاحسین» و «یا زینب»
9- بدینوسیله به اطلاع خواهران و برادران می رساند: ستاد اجرایی انصار حزب الله به منظور تکمیل و گسترش گروههای سیار امر به معروف و نهی از منکر زبانی که زیر نظر این موسسه سازماندهی می شوند عضو می پذیرد. براین اساس برادران داوطلب شعار «یاحسین» و خواهران متقاضی شعار «یا زینب» را به شماره 30005692 پیامک نمایند.
خداوند تعالی مددکار همه باشد 
ستاد اجرائی انصار حزب‌الله

شوهای شبانه آمریکایی در سیمای جمهوری اسلامی

پایگاه خبری انجمن محرمانه

در خبرها آمده بود که انتشارات «جان بلیک» تصمیم به انتشار زندگی‌نامه «رابین ویلیامز» ، بازیگر و کمدین آمریکایی – یهودی دارد که روز دوشنبه20 مرداد در ویلای شخصی اش خود را «حلق آویز» کرده بود.

عنوان این کتاب «رابین ویلیامز 2014-1951: وقتی صدای خنده قطع می‌شود» است و انتشارات «جان بلیک» اعلام کرده که این کتاب زندگی هنری و حرفه‌ای ویلیامز را از شخصیت‌های کمدی او در فیلم‌های خانوادگی مانند «خانم داوت‌فایر» و «جومانجی» گرفته تا نقش‌های جدی‌تر او در «ویل هانتینگ خوب» و «انجمن شاعران مرده» به تصویر خواهد کشید درحالی‌که بر شخصیت‌شناسی او در پس نقش‌های حرفه‌ای که ایفا کرده، تمرکز خواهد کرد.

دائم الخمر - معتاد – افسرده اما «شاد»!

اما هدف یالثارات از بازنشر این خبر یاد آوری فیلم های این کمدین یا تقدیر از او نیست ، بلکه این خبر دست آویز ما برای انطباق و تحلیل مرگ عبرت آموز یک کمدین با مقلدین شیوه های عملکردی مشابه او در ایران است زیرا بررسی روشهای کسی‌که40 سال مردم را در غرقاب مدرنیته غرب به خندیدن وادار کرد اما در نهایت به دلیل ابتلا به «افسردگی شدید» خود را دار زد می تواند برای برخی که با هدایت نمونه های داخلی پای در این جاده منتهی به ناکجاآباد گرفته‌اند نجات بخش باشد. 

«سوزان اشنایدر» ، همسر سوم این کمدین آمریکایی – یهودی که به اعتراف خودش یک دائم الخمر و معتاد به مواد مخدر بوده درباره وی می گوید:«او می‌خواست به مردم کمک کند وهمیشه قصد داشت با اجراهایش لبخند را روی لبان مردم بیاورد. ویلیامز بخش عمده عمرش را صرف کمک به دیگران کرده بود. او همیشه از ما می‌خواست که شاد باشیم و از هیچ چیزی ترس نداشته باشیم. علاوه بر سه فرزندش ، او میراث بزرگتری برای ما به جا گذاشت:‹ شادی›»

پروژه خنده زورکی در سیما

شادی و خنداندن مردم ، به هر قیمتی ولو به زور ، سالهاست که راهبرد بسیاری از برنامه های تولید شده در رسانه ملی بوده است که البته این راهبرد مدتی است به شکل سیستماتیک در شبکه نسیم ظهور دوچندانی یافته است. در این میان به نظر می رسد علاوه بر لودگی ها و ساخت برنامه های بی ارزش پوچ گرا که پیش از این نیز صدا و سیما ید طولایی در تولید آن داشته است دو برنامه بیش از بقیه مخاطب فهمیده را آزار می دهد.یکی از این دو برنامه عینک آفتابی و مشخصا «کی شبیه کیه» نام دارد که پیش از این به طور مفصل در نقد آن مطالبی در یالثارات منتشر شد.

اما برنامه دوم که روزانه پخش می‌شود و به نظر می رسد خیلی حرفه ای روی خنداندن زورکی مردم (این ادعای مجری برنامه است) متمرکز شده ، «خندوانه» نام دارد که کارگردانی و اجرای آن نیز به عهده «رامبد جوان» است. برخی معتقدند او از رشید پور کار بلدتر است زیرا ضمن پرهیز از ارائه پاسخ مقابله جویانه به منتقدان ، با دعوت از اقشار مختلف فرهیخته و حتی روحانی به مخاطبان این طور القا کرد که برنامه اش مورد تائید جامعه نخبه و دینی نیز هست.چنانچه در برنامه روز پنجشنبه هفته گذشته تندیس طلایی لبخند هفته به حجت الاسلام سرلک اعطا شد که البته به گفته رامبد جوان براساس آراء بینندگان برنامه به عنوان لبخند برتر انتخاب شده بود. 

جعل شادی 

اما تلاش سیستماتیک برای تزریق شادی رابین ویلیامزی از سوی رسانه ملی در حالی ادامه دارد که حجت الاسلام سید محمد قائم مقامی استاد حوزه و دانشگاه روز27 مرداد ماه سال جاری طی گفتگو با سرویس قران و معارف خبرگزاری شبستان مفهوم نشاط را سرزندگی در برابر کسالت و خمودگی دانسته و درباره ارتباط آن با دین‌داری گفته بود:«ارتباط نشاط و دینداری به تعبیر معروف، اظهر من الشمس است. راستی و رستگاری ملازم و همراه با نشاط و سرزندگی است.همه دینداران و پرهیزگاران این حالت را تجربه کرده اند که به واسطه دعا و انجام تکالیف دینی و تجلی آن جنبه روحانی، بلافاصله احساسی از رهایی و شادی بی حد و مرز در درون خود تجربه می کنند که با هیچ یک از شادی های دیگر قابل قیاس نیست.»

وی درحالی شادی روحانی را اصیل می داند که تاکید می کند در صورت ناتوانی از دست‌یابی به آن افراد به بدل شادی اصل روی خواهند آورد و در توضیح بیشتر می گوید: «اگر نتوانستی آن نشاط اصیل و سرزنده و پایدار را در درونت حاکم کنی، جعل نشاط خواهی کرد که یک نوع تخدیر درونی است»

برای درمان ملالت روح‌تان

ترویج سیستماتیک خنده های زورکی در حالی به عنوان نسخه عاجل درمان روزمرگی ها و ناکامی ها و شکست ها از سوی رسانه ملی تجویز می‌شود که حجت الاسلام قائم مقامی نسخه درمانی اصلی را با اشاره به فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه ارائه می دهد و به نقل از مولی الموحدین می گوید:«روح های شما مانند بدن هایتان ملول می شوند. برای درمان ملالت روح تان ، حکمت های تازه بجویید.»

اما حجت الاسلام قائم مقامی مراد از این حکمت را محتوای تجربه دینی می‌داند که همه بخش های زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد و به عبارت دیگر افق و تجلی جدیدی از حقیقت بر او ظاهر می سازد. وی مثال این تعریف را انسانی می داند که از دور به دعوای کودکان بر سر اسباب بازی هایشان نگاه می کند. این دعوا اگرچه برای کودکان کاملا جدی است اما برای آدم بالغی که از آن مرحله عبور کرده آن کشمکش ها چیزی جز جدال بر سر یک اسباب‌بازی نیست، مسلما آن فرد بالغ، آن غمی را که کودکان با آن درگیرند تجربه نخواهد کرد چون او می داند که آن وسایل صرفا اسباب سرگرمی و بازی اند که دیر یا زود مستهلک شده و از بین خواهند رفت.

انسانی هم که از حیث معنویت و حکمت زندگی به آن بلوغ درونی رسیده باشد به مفهوم حقیقی کلمه آن طرب درونی و طربناکی را حس خواهد کرد از سوی دیگر وقتی این نشاط و طرب درونی در اخلاق ظاهر می شود اخلاق را حسن می کند. این اخلاق خوب، حاصل انبساط درونی است. مسلما وقتی آن گشایش در درون انسان اتفاق می‌افتد اخلاق آدمی را هم متحول می کند.

شادی در مجلس عزای سیدالشهدا

درحالی شرکت کنندگان در برنامه «خندوانه» موظف هستند که یک لبخند تصنعی را از اول تا آخر برنامه وبعضاً با ادا و اطوارهای دون شأن در هم آمیزند که حجت الاسلام قائم مقامی با اشاره به سیره معصومین(ع) دراین باره می گوید:«معصومین ما این طور نبوده که در همه حالت ها آثار و علایم نشاط در چهره شان پدیدار باشد. هر انسانی در لحظه هایی از زندگی درگیر حزن و اندوه می شود. اما تفاوت اولیا و معصومین با آدم های معمولی در این است که غم آن ها مبارک است. اندوه‌شان ، اندوه پست و کم مایه ای نیست در عمق این اندوه ، نشاط عمیق و پایداری وجود دارد.

اگر بخواهم مثال ملموس و روشنی در این باره بزنم مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) است. مؤمنین و سوگواران امام حسین (ع) تجربه کرده‌اند که مقوله ای نشاط آورتر از گریستن و سوگواری بر امام حسین (ع) و شهیدان کربلا نیست. کسی که با فلسفه این گریستن و پشت صحنه ان آشنا نباشد تصور خواهد کرد که این سوگواران در درون خود درگیر غمی قبض کننده و تاریک هستند که اشک می ریزند اما آن که بداند این اشک ها به خاطر چیست یا به تعبیر دقیق تر کسی که عمیقا در درون، این سوگواری مقدس و طیب را تجربه کند خواهد فهمید این غم عین نشاط و سرور درونی است.»

شادی تجویزی در مدرنیته

با وجود آنکه40 سال ترویج نسخه جعلی شادمانی ، حتی نمی توانست یکی از کارکشته ترین اجرا کنندگان این نسخه را از اعتیاد به شرب خمر و مواد مخدر‌، افسردگی و در نهایت خودکشی برهاند که چنین خط مشی تازه در ایران به شکل سیستماتیک در حال آزمون و خطاست. راه و رسمی که در دنیای مدرنیته غرب امتحان خود را به بدترین شکل ممکن پس داده و حجت الاسلام قائم مقامی در تشریح آن می گوید: «در دنیای امروز و رشد و تنوع رسانه ها و ماشینیسم و مصرف گرایی، مدرنیته می خواهد محاکاتی از آن تنوع های عالم غیب داشته باشد که چشم آدمیان به آن حقایق حقیقی باز نشود و آن شادی عمیق را تجربه نکنند. تأکید شدیدی که بر واریته و تنوع می شود و هر لحظه چیزی تازه را به شما نشان می دهند و جلوه ای نو در منظر شما قرار می گیرد به خاطر آن است که می دانند حقیقت آدمی به جلوه گری این جلوه های تازه در ملکوت خو گرفته است.توجه کنید یکی از اتفاقاتی که در مدرنیته افتاده و اشاره کردم بالا بردن تنوع های عجیب و غریب در زندگی است که اوقات انسان را عملا می بلعند. 

شما در این زندگی ، درگیر تنوع ها می شوید. من از انواع رسانه‌های تصویری و مجازی مثال می زنم که تنوع شگفتی در این عصر یافته و خیلی وقت ها آدم ها درگیر محتوای این رسانه ها می شوند بدون آن که بهره چندانی از این ارتباط ببرند، حالا گاهی محتوای این رسانه ها سم خالص برای روح و روان انسان است. خب این تنوع، نوعی از سرسام و سرگیجگی را برای آدمیان پدید می آورد و آن ها را افسرده دل می کند. بنابراین نکته مهم در رسیدن به شادی درونی، مدیریت وقت و زمان است. 

نمی شود نسبت به زمان بی قید و رها رفتار کرد و انتظار داشت زندگی شادی برایمان پیش آید. دایره مسئولیت های شما، آموزش هایی که می بینید محبتی که می توانید به دیگران نثار کنید و مهم تر از همه این ها آن رابطه بندگی، همه و همه در قالب همین زمان محدود امکان ظهور وحضور پیدا می کند. پس امکان زایش شادی در امکان بهره برداری از این زمان هاست. در آن صورت است که انسان به میزان اهتمام و جدیت خود وارد حوزه تازگی ها می شود و حقیقت و باطن عالم را شهود می کند.من البته یک چیزی را به شما بگویم و آن این که انسان در آینده به این وادی وارد می شود، یعنی وقتی به این مرحله رسید که فهمید همه آن جلوه گری ها و تنوع ها کاذب است و عطش او را به سمت آن تازگی و سرزندگی حقیقی و شادی صادق تأمین نمی کند به سمت ولایت الهی خیز برمی دارد.

وضعیت کنونی جهان یک نوع محاکات ناخودآگاه نسبت به آینده است. گاهی انسان بدون آن که بداند چیزی را حکایت می کند. این تنوعات بی حصر در عالم رسانه و ارتباطات در واقع نوعی بیان این نیاز است که آدمی می خواهد بگوید من می خواهم وارد آن عرصه جلوه‌گری حقایق حقیقی شوم. این همه گرایش ها به موسیقی که در جهان وجود دارد و خیلی وقت ها با ورود به موسیقی غنایی ، دست آدمی را در رسیدن به شادی حقیقی می بندد در درون خود واجد وبیان کننده حقیقتی است که روح انسان نیازمند طرب است اما راه را اشتباه می رود.»

نسخه برابر اصل شوهای شبانه آمریکایی

توضیحات یاد شده برای تمییز شادی اصل از جعلی درحالی است که روزنامه سینمایی «صبا» با انتشار مطلبی که اتفاقا پایگاه خبری روزنامه جام جم نیز آن را بازنشر داده برنامه «خندوانه» را یک کپی صد در صدی از یک شوی شبانه آمریکایی با مجری گری «جیمی فالون» قلمداد کرده است.

این روزنامه در توصیف برنامه «خندوانه» نوشته است: «اولین نکته‌ای که مانند تاک‌شوهای موفق دنیا در این برنامه رعایت شده حضور زنده میهمانان به عنوان یک کاراکتر است. آدم‌ها بلند بلند می‌خندند، حرف می‌زنند و در بحث شرکت می‌کنند.... او (رامبد جوان) میان تماشاگرانش می‌نشیند، اغراق‌آمیزتر از هربار می‌خندد، فریاد می‌کشد و... ».

«صبا» درباره تأثیر رامبد جوان از شوهای معروف جهان می نویسد:«تأثیر او از شوهای معروف تنها به همین جا منتهی نمی‌شود و او در برخی از ایده‌ها عین به عین از برنامه «جیمی فالون» (جدا از نوع رفتار مشابهش) تقلید می‌کند. کما این‌که یکی از ایده‌های او برای برقراری مسابقه بین تماشاگران کپی صد درصد از ایده برنامه «تونایت شو» است.جیمی یکی از مسابقه‌هایی که با ستاره‌هایی مثل تام ‌کروز، ادوارد نورتون، دیوید بکهام و... تا به الان برگزار کرده، این است که یک شونه تخم‌مرغ روی میز بگذارد و از آن ستاره بخواهد تخم‌مرغ را به سرش بکوبد. اگر تعداد تخم‌مرغ‌ پخته شکسته شده روی سر هرکدام (ستاره و جیمی) بیشتر باشد مسابقه را برده است. حالا همین اتفاق عیناً در برنامه جوان افتاد.»

این درحالی است که «جواد فرحانی» ؛ تهیه‌کننده برنامه «خندوانه» می گوید: «تقریباً 11نفر ایده‌پرداز در این برنامه داریم. ما قصد داریم فرهنگ خندیدن را بپرورانیم چون هم خنده راحت و کم‌خرج است هم کمی از این غمگین بودن‌هایمان فاصله می‌گیریم و البته کمتر به یاد بدهکاری‌هایمان می‌افتیم.»


مراقب باشیم..

 

هدف دشمن:

امروز دنیای غرب ، چیزی که به طرف ما نشانه گرفته ، هیچکدامشان شبیه

موشک و بمب و ...نیست، بلکه چیزی بدتر از آن است

و به مراتب ضرباتش سنگین تر و خساراتش بیشتر خواهد بود

مراقب باشیم..