سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انجمن محرمانه

تلاش برای پیگیری شلاق خوردن لیلا حاتمی چه ضرورتی دارد؟!

پس از اتفاقات رخ داده برای لیلا حاتمی در جشنواره شصت و هفتم کن، روز گذشته این بازیگر با انتشار نامه‌ای، ضمن بیان اینکه اتفاق رخ داده به دلیل ‌رعایت نکردن ملاحظات توسط طرف مقابل ـ رئیس کهنسال جشنواره کن ـ بوده، از اشخاصی که به واسطه این اتفاق ناراحت شده‌اند، عذرخواهی کرد. با این اوصاف آیا استمراربخشی بر این ماجرا همچنان ضرورتی دارد و اگر برخی بر ضرورتش تأکید می‌کنند، هزینه‌هایش را سنجیده‌اند؟

به گزارش «تابناک»، هرگاه جشنواره‌ای برگزار می‌شود، دلهره برای سینماگران کشورمان و مدعوین افزایش می‌یابد. آیا سینماگر ایرانی در موقعیتی ناخواسته قرار می‌گیرد و رفتاری شتابزده یا برآمده از دستپاچگی می‌کند که علاوه بر ایجاد هزینه سنگین برای خودش، زمینه هجمه به کلیت سینمای ایران را فراهم سازد؟ این اتفاقات در سال‌های اخیر هزینه‌های فراوانی ‌داشته که ابعادش را نمی‌توان از نظر پنهان داشت و به تصویری کامل برای ارزیابی واقعی دست یافت. 

آخرین رخداد از این جنس درباره لیلا حاتمی، بازیگر زن سینمای ایران و در شصت و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن رقم خورد که حاتمی، عضو هیأت داوران بخش اصلی جشنواره در مواجهه با ژیل ژاکوب رئیس هشتاد و چهار ساله جشنواره کن اقدام به مصافحه کرد. اتفاقی که به سرعت واکنش‌هایی را در پی داشت و هرچه پیش می‌رود، ابعاد این واکنش‌ها رو به افزایش گذاشته و به رغم آنکه این اتفاق پیش از این نیز رخ داده، این بار ابعاد بی‌سابقه‌ای یافته است. 

وزیر فرهنگ و ارشاد درباره این رفتار گفته است: «در مجموع خانم حاتمی تلاشش بر این بود که نوع پوشش او به گونه‌ای متین و حضورش مطابق با معیارهای ارزشی ما باشد. احساسم این بود که او در این قضیه غافلگیر ش؛د اما در هر صورت قابل قبول و دفاع نیست‌». این گفتار جنتی از آن منظر است که واقعاً اگر لیلا حاتمی قائل به آداب اسلامی نبود، می‌توانست بدون رعایت قوانین کشورمان در خارج از مرزهای ایران حجاب را نیز رعایت نکند و اینکه با حفظ پوشش در چنین موقعیتی چنین اتفاقی رخ داد، با تعبیر جنتی سازگار است و نامه لیلا حاتمی نیز مؤید همین ‌است. روز گذشته نیز نامه لیلا حاتمی در همین رابطه منتشر شد که تأییدکننده همین گفتار بود.

او در این نامه آورده بود: «در این سال‌ها پیشنهادات مختلفی را برای بازی در فیلم‌های خارج از ایران را به این دلیل نپذیرفتم که ادامه فعالیت در سینمای ایران همیشه برایم اولویت داشته است. در جشنواره‌های بین المللی که در طول این سال‌ها حضور داشته‌ام چه به عنوان بازیگر فیلمی که از سینمای ایران در جشنواره حضور داشته و نمایندگی ایران را برای دیگران تداعی می‌کرده و چه به عنوان داور منتخب و مدعو جشنواره ها که صرفا به عنوان شخصیتی مستقل در آن‌ها حضور داشته‌ام، سعی کرده‌ام موازین و اصول را رعایت کنم؛ به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران است. 

این بار نیز طی مکاتباتی که با مسئولین فستیوال داشتم به تفصیل تمام نکات را توضیح داده بودم و خواستار همکاری آن‌ها شده بودم لذا در مراسم افتتاحیه و غیره، آن‌ها همه مقررات را می‌دانستند و با همکاری و درک متقابل هیچ مورد خاصی پیش نیامد. اما در مورد آقای ژیل ژاکوب که با قریب نود سال سن آخرین سال حضورش در فستیوال را می‌گذراند باید توضیح دهم که ایشان به علت کهولت و از یاد بردن همه تاکیدات؛ که معمول این سن و سال است؛ ضوابط یادشده را فراموش کرد و اقدام پیشگیرانه من برای دست دادن با ایشان هم موثر واقع نشد. مسلما ایشان برای من حکم پدربزرگ کهنسالی را داشت که میزبان من هم بود. 

هرچند از ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمی‌توانستند موقعیت ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم. با این حال از این پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند».


چرا باید از اتفاقی که برای لیلا حاتمی در کن رخ داد، گذشت؟


این در حالی است که در روزهای اخیر، جمعی از زنان که خود را خواهران دانشجو‌ حزب الله نامیده‌اند، از لیلا حاتمی شکایت رسمی کردند که در بخشی از این شکواییه ـ که 31 اردیبهشت ماه با شماره‌ پرونده 9309982687400033 ثبت شده ـ خواستار اعمال مواد 638 و 639 قانون مجازات اسلامی شده‌اند. با این اوصاف اگر قرار باشد لیلا حاتمی بنا بر این دو ماده قانونی محکوم شود، می‌تواند به حداقل ده روز حبسِ قابل تبدیل به جزای نقدی و حداکثر ده سال و دو ماه حبس و 74 ضربه شلاق و همچنین ممنوع الفعالیتی برای چند سال به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شود؛ اتفاقی که رخ نداده، با انعکاس جهانی همراه شد و اتفاقاً رسانه‌های جهانی‌ روی شلاق زدن به عنوان بدیع‌ترین بخش محکومیت دست گذاشته‌اند. 

ماجرای لیلا حاتمی و اتفاقی نادر مشابه را که به سرعت به فراموشی سپرده می‌شود را می‌توان با تذکر و برخوردهای اینچنین برطرف ساخت و نباید هزینه هنگفت و بلندمدتی برای چنین اتفاقاتی به کشور تحمیل کرد. باید بپذیریم حضور در برنامه‌های جهانی ـ به واسطه ناآشنایی و یا عادت مسئولان کشورهای غربی و شرقیِ غیرمسلمان با آداب اسلامی ـ ممکن است با موارد نادری همچون اتفاقی که برای لیلا حاتمی رخ داد همراه شود و این مسأله نه تنها برای او بلکه برای مسئولان دیگر حوزه‌ها نیز قابل وقوع است، به ویژه آنکه پروتکل مشخصی در اجلاسی در زمینه تشریفات مطرح نباشد و یا طرفین غربی از آن اطلاعی نداشته باشد. بر همین اساس شاید گذر از ماجرا لیلا حاتمی به نفع همه باشد. 

در عین حال اگر همچنان عده‌ای پیگیر آن شکایت و روند مجازات هستند، ضروری است یادآور شد که پیش از هر نوع واکنشی هزینه‌هایش را بسنجند. «لیلا حاتمی» و چهره‌هایی چون او در سطح بین‌الملل، نمایندگان سینمای ایران شناخته می‌شوند و به طور خاص حاتمی، جزو ده چهره مطرح سینمای ایران در سطح بین‌الملل قابل طبقه‌بندی است و بنابراین هر نوع مواجهه از این جنس با او، بازتاب جهانی سنگینی خواهد داشت که هزینه‌هایش برای کشور و به خصوص فرهنگ ایران، بسیار بیش از اتفاقی است که در کن رخ داد. 

نباید فراموش کنیم در دنیایی هستیم که یک دستگیری عوامل یک کلیپ می‌تواند چنان به سرعت انعکاس جهانی بیابد که سه روز، بخش اعظم رسانه‌های جهان به آن بپردازند و بد‌ترین تعابیر ممکن را از آن انجام دهند و لجبازی گروهی را در کشورمان خودمان در پی داشته باشد و با این اوصاف مشخص است که برخورد با حاتمی چه تبعاتی در پی دارد و بنابراین ضمن احترام به دغدغه‌ها، باید پیش از هر واکنشی، آثار بلندمدتش نه برای یک بازیگر، نه برای فرهنگ کشور، بلکه برای کلیت کشور در نظر گرفته شود؛ کما اینکه همین ماجرای لیلا حاتمی در کن و واکنش‌ها داخلی و همچنین نامه عذرخواهی روز گذشته‌اش انعکاس وسیع در رسانه‌های بین‌المللی داشت و بهتر است این پوزش را پذیرا بود و به این غائله پایان داد.