نقشه جدید دوستداران «دولت بهار» برای بازگشت به ریاست جمهوری!
وضعیت اقتصادی کشور به گونهای شده که دیگر رفتارهای پوپولیستی جواب نمیدهد. مردم متوجه شدهاند، دهها برابر پولی را که دولتها در جیب آنان میگذارد، با ایجاد تورم لجام گسیخته در کشور از جیبشان بیرون میکشد. دیگر همه تبعات سخنان پوپولیستی برخی مقامات در محیط بینالملل و هزینههایی که آن سخنان برای مردم داشته، با گوشت و پوست و استخوان لمس کردهاند. پوپولیستها نیز به خوبی دریافتهاند که مردم دیگر برای چنین حرکتی ارزش قائل نیستند؛ آنان درصدد تغییر استراتژی برای بقا و حیات هستند.
به گزارش «تابناک»، برخی که خود را طرفداران دولت بهار معرفی میکنند، به فکر تغییر استراتژی افتادهاند؛ تغییری که البته پیشتر آغاز شده، اما فرصت رشد و تنومند شدن نیافت. استراتژی اپوزیسیون نظام سیاسی شدن؛ برای جلب آرای معترضانی که هر کدام ممکن است به دلایلی، نارضایتی از وضعیت موجود داشته باشند.
در این استراتژی جدید «مخالفت با کلیت ساختار» و «تلاش برای ایجاد تضاد در ساختار» دو مؤلفه اصلی هستند. شباهتی که این استراتژی نوین با استراتژی پیشین این عده دارد، نبود مؤلفه اثباتی و ایجابی برای ساختن کشور و دادن چشماندازی از آیندهای مطلوب برای مردمان و کشوری است که اراده کردهاند بزرگ باشند و از زندگی صدقهای فاصله بگیرند.
این عده خود را طرفداران احمدینژاد میدانند، ولی مشخص نیست شخص احمدینژاد نیز با آنان همراهی میکند یا نه. آمال و آرزوهای خود را در فضایی دورتر از هر کجا که عقلانیت هست، جستجو میکنند. در این میان، نیروهای افراطی که خود را اپوزیسیون نظام میدانند، یکی از فضاهایی است که آنان درصدد نیروگیری از آنان برای حرکتهای آینده هستند.
در فضای فقدان عقلانیت در بین نیروهای افراطی اپوزسیون نیز مخالفت با کلیت ساختار و تلاش برای ایجاد و القای تضاد ساختاری، کلید واژههای اساسی هستند که شاید این دو جریان را به هم نزدیک کند.
در این بین اما انقلابیون کشور، کسانی از چپ و راست و دیگران که دل در گرو امام، انقلاب و رهبری دارند، باید خود را آماده نبردهای جانانهتری کنند؛ اگر اندیشه امام و رهبری خود، در برابر ایده لیبرالیسم و دیگر ایسمهای اومانیستی خود را فربهتر و دارای سخن میداند. اینک انقلابیون در داخل نه با یک اندیشه که با یک حرکت سیاسی از درون مواجهاند.
بنابراین، برای مقابله با چنین حرکتی مبارزهای هم لازم نیست. کارآمدی، شفافیت، حکومت قانون، پاسخگویی و... میتواند انقلاب را در برابر حرکات موریانهای واکسینه نکند. در نبود کارآمدی دولتها و حکومت، مخالفت با کلیت ساختار طرفدار پیدا میکند. در نبود شفافیت، جاعلانی رشد میکنند که هویت خود را با جعل تاریخ میسازند.
در نبود پاسخگویی و حکومت قانون، طرفداران تضاد ساختاری جولان میدهند و سرانجام آگاهیدهی و اطلاعرسانی از راه و یاد امام است که راه را بر اینان میبندد. راه امام، لزوما آن چیزی نیست که صاحبمنصبان از چپ و راست برای مردم میگویند. ثوابت اندیشه امام مشخص و روشن است. دوستداران انقلاب بر ثوابت اندیشه امام تکیه و تأکید کنند. آن دسته از انقلابیون از چپ و راست که هنوز ماندهاند، ثوابت اندیشه امام را در لابلای بازیهای سیاسی خود گم نکنند. روی این قسمت از سخن بیشتر با اصلاحطلبانی است که هنوز خود را انقلابی میدانند. اصول ثابت اندیشه امام را بر اساس جریان قدرت تفسیر نکنند.
از آن سوی انقلابیونی که هنوز در بین اصولگرایان هستند، متغیرات اندیشه امام را به مثابه ثوابت نگاه نکنند که هیچ تغییری را نشود در آن انجام داد. متغیرات اندیشه امام، تابع زمان و مکان است و این همان جایی است که باب اجتهاد در آن باز است و بستن باب اجتهاد در این حوزه از اندیشه امام، جمهوری اسلامی را به بنبست میکشاند و اندیشه دینمداری را ناکارآمد نشان میدهد.
انقلابیونی که هوز پای کار امام و انقلاب هستند، باید بیش از هر زمان دیگر، به امام و اندیشه متعالی ایشان رجوع کنند. در ثوابت اندیشه امام، ثابت قدم باشند و در متغیرات اندیشه امام روشنبین؛ تا نهالی را که آن پیر سفر کرده کاشته، همچنان بالنده و سرفراز در مسیر خود ادامه دهد.